زندگی در تاریخ...ایران...کره



اسم سریال: پادشاه عاشق

ژانر: تاریخی، عاشقانه، ملودرام

نویسندگان: سونگ جی نا، پارک چان کیونگ، نا سون جائه

کارگردان: کیم سانگ هیوپ

کشور سازنده: کره جنوبی

زبان اصلی: کره ای

تعداد قسمت ها: 48

زمان هر قسمت 35 دقیقه

شبکه سازنده: MBC

تاریخ شروع پخش: 17 جولای​​​​​ 2017

تاریخ پایان پخش: 19 سپتامبر 2017

داستان

ماجرای این سریال توی سلسله گوریو روایت میشه. داستان سه تا دوسته که ولیعهد گوریو (وانگ وون)، پسر سوم صدراعظم (وانگ رین) و دختر وزیر دارایی (ایون سان) هستن. این سه تا دوست یه مثلث عاشقانه جداگانه رو تشکیل میدن. ولیعهد عاشق سان میشه که حاضره برای اون هر کاری بکنه. اون بیشتر از خودش سان رو دوست داره و همین ماجرای سریال رو جالب تر میکنه. سان هم عاشق ولیعهده اما به خاطر اتفاقاتی که سد راهشون میفته و دوست دیگه‌ش (رین) نمی تونه عشق خودش رو بهش ابراز کنه و تا آخر سریال این عشق پنهان میمونه. 

بازیگران

*ایم سی وان در نقش وانگ وون

نام دا رئون در نقش جوونی وانگ وون

مون وو جین در نقش بچگی وانگ وون

ولیعهد گوریوئه. کسی که دورگه‌س یعنی مادرش یوآنی و پدرش گوریوئیه. همینطور نوه ی کوبلای خان موغول هم هست.

*ایم یونا در نقش ایون سان/سوهوآ

لی سئو یئون در نقش جوونی ایون سان

اون دختر زیبا و با اراده ی یکی از اشراف زادگان گوریوئه. اون هفت سال مجبور شد برای زنده موندنش به عنوان سوهوآ ازدواج کنه. اون معشوقه ی وانگ وون و وانگ رینه. 

*هون جونگ هیون در نقش وانگ رین

یون چان یونگ در نقش جوونی وانگ رین

پسر سوم صدراعظم و دوست وونه. اون عاشق سان هست.

*اوه مین سوک در نقش سونگ این

*جئونگ بو سئوک در نقش چونگ نیول

بیست و پنجین پادشاه گوریو و پدر وانگ وونه. 

*جانگ یونگ نام در نقش شاهزاده خانم وونسئونگ 

اون دختر کوبلای خان، همسر و ملکه ی پادشاه جونگ نیول و مادر وانگ وونه. 

*کیم هو جین در نقش وانگ یونگ

صدراعظم و پدر وانگ رین و وانگ جون

*پارک هوان هی در نقش وانگ دان

خواهر کوچیکتر وانگ رینه. اون عاشق وانگ وونه و بعدا هم همسرش میشه. 

*یون جونگ هون در نقش وانگ جون

پسر دوم صدراعظم و برادر بزرگتر وانگ رین

*لی کی یونگ در نقش ایون یونگ بک

اون پدر ایون سانه

*آم هیو سوپ در نقش لی سئونگ هیو

استاد ایون سان هست

*پارک جی هیون در نقش بیون

سونگ سو هیون در نقش جوونی بیون

خدمتکار ایون سان

 

نمودار نشون دادن روابط بین شخصیت های سریال

 

فیلمبرداری این سریال تو اواخر سال 2016 شروع شد و ژوئن 2017 به پایان رسید. شرکت چینی Tencent سرمایه گذار این سریال بود. 

بیشترین ریتینگی که سریال تونست توی کره کسب کنه 8.6 درصد و توی سئول 9.3 درصد بود.

همینطور این سریال به شش کشور پیش فروش شد. از جمله چین، تایوان، ژاپن، تایلند، اندونزی، آمریکا و استرالیا. 

سریال پادشاه عاشق برای جوایز جشنواره های مختلف نامزد شد و تونست دوتا از این جوایز رو از آن خودش کنه. 

کسانی که این سریال رو دیدن نظراتشون رو با من به اشتراک بذارن.

نقد و تصاویر سریال قبلا قرار داده شده.

زندگی در تاریخ.ایران.کره


 

داستان سریال هم گناه حول زندگی خانواده ی صبوری، یکی از قدیمترین و ثروتمندترین خانواده ها میگذره. این خانواده سه برادر و یه خواهر داره که هرکدومشون به همراه فرزندان و همسرانشون توی یه خونه زندگی میکنن. اونها ماجراهایی توی زندگیشون دارن که تک تک زندگیشون رو نابود میکنه.

تعداد قسمت ها: 24

ژانر: خانوادگی، معمایی، اجتماعی، پلیسی

بازیگران: پرویز پرستویی، هدیه تهرانی، محسن کیایی، حبیب رضایی‌، مهدی پاکدل، مسعود رایگان، هنگامه قاضیانی، پدرام شریفی، رویا تیموریان، افسانه چهره آزاد، شاهرخ فروتنیان، افسانه ناصری، احسان کرمی، روشنک گرامی، سوگل خلیق، مارال بنی آدم، ساقی حاجی پور و فروغ قجابگلی.

یکی از برتری های این سریال نسبت به سریال های دیگه، بازی بازیگرانی معروف و بنام و داستان پیچیده و معماییشه، که هر لحظه میتونه با یه اتفاق ما رو هیجان زده کنه.

​​​​​​حتما این سریالو بهتون پیشنهاد میکنم. مطمئن باشین که از دیدنش پشیمون نمیشین. پس اصلا از دستش ندین.

تصاویر بعدی از سریال ملکه کیسری هتمبه زودی

زندگی در تاریخ.ایران.کره


داستان اصلی سریال شهرزاد عاشقانه ها و مثلث های عشقی سریال هست. در واقع شهرزاد با عاشقانه هاش بیشتر شناخته میشه. مثلث عشقی بین یه زن و دو مرد که سریالی 59 قسمتی با سه فصل رو ساخته. 

می خوام نقدی بر روی سریال شهرزاد داشته باشم.

نقد فصل ها

اگه بخوام سه فصل این سریال رو باهم مقایسه کنم باید بگم که فصل اول از همه با مفهوم تر، جذابتر و بهتر بود. چه از نظر داستان، بازیگران، تعداد قسمت ها و . . در کل من فصل اول رو بیشتر دوست داشتم.

نویسنده خیلی خوب تونسته بود عشق قباد به شهرزاد رو نشون بده. عشق مردی که هیچ وقت توی زندگیش حق انتخاب نداشته، به زنی که یه قلب مهربون و دلرحم داره. ولی این زن مهربون در کل سریال مورد ظلم و ستم قرار میگیره. 

اما متاسفانه عشق فرهاد به شهرزاد اصلا به اندازه عشق قباد به شهرزاد نبود. نویسنده نتونسته بود توی نشون دادن عشق فرهاد و شهرزاد موفق عمل کنه. چون در واقع توی فصل های سه و دو بیشتر ماجراهای ی به چشم می خوردن.

اینو اصلا درک نکردم چرا توی فصل دو و سه نویسنده فرهاد رو بیشتر و بیشتر با ماجراهای ی درگیر کرد و در آخر فرهاد توی این ماجراهای ی درگیر شد. 

از بازی خانم رویا نونهالی راضی نبودم. در واقع شخصیت ایشون برای بازی نقش بلقیس خوب نبود. 

شخصیت مظلوم سریال ثریا همسر شاپور بهبودی بود. زنی که مورد ظلم و آزار شوهرش قرار گرفته و پدرش اون رو برای باختش توش قمار به شاپور داده. و همون شوهرش اون رو سالها از بچه هاش جدا کرده. 

همینطور ناراحت کننده ترین سکانس سریال مرگ هاشم و اصغری بود. خیلی درد ناک و وحشیانه بود مرگ این دو نفر. و هیچ وقت از شخصیت شاپور بهبودی خوشم نیومد و یه شخصیت مسخره داشت که به باور خودش داشت نقش یه عاشق رو برای همسرش بازی می کرد.

توی سریال شخصیت های زیادی بود که هر کدومشون به طوری به داستان اصلی ربط داده شده بودن. مثل این بود که نویسنده چندین طناب توی دستش داشت و باید این طناب ها رو باهم گره می زد و بهم ربط می داد. کار سختی که هر نویسنده ای باید به دوش بکشه و نویسنده های کمی پیدا میشن که بتونن این کار رو با موفقیت بکنن.

این رو هم اصلا درک نکردم که شیرین دیوونه شد و به تیمارستان بردنش. شاید پدرش مُرد اما این دیگه چه دلیلی بود که دختر بزرگ آقا دیوانسالار باید توی تیمارستان باشه.

سریال پستی و بلندی های زیادی داشت که مطمئنم از هرکدومشون خوشتون میاد و می تونین خودتون رو جای شخصیت های سریال بزارین و اونها رو درک کنین.

پایان سریال هم خیلی عالی و متفاوت بود. پایانی که بزرگ آقا دیوانسالار شروعش کرد و قباد پاشایی اون رو به پایان رسوند.

این سریال نمره 8 از 10 رو از من میگیره و اگه می تونین یه عاشقانه سغم انگیز در کنار ماجراهای ی ببینین، حتما این سریال رو بهتون پیشنهاد می کنم.

منتظر نظرات شما هستم

تصاویر بعدی، سری هشتم تصاویر سریال جنگ بین ن.به زودی

زندگی در تاریخ.ایران.کره


سریال زندگی خصوصی او ساخته ی کره ی جنوبیه که در سال 2019 توسط کیم هی یونگ ساخته شد. این سریال بر اساس رمان کره ای Noona Fan Dot Com نوشته ی کیم سونگ یئون در سال 2007، تولید شده. این سریال از 10 آوریل تا 30 مه 2019 از tvN پخش شد. 

داستان

سونگ دوک می (پارک مین یانگ) یه مدیر ارشد با استعداد موزه هنر چئومه که توی زندگیش یه راز داره. اون یه طرفدار متعصب چا شی آن اقیانوس سفید (جونگ جه وون) هست. همینطور اون مدیر طرفداران معروف جاده به سیان» هم هست. رایان گولد (کیم جه ووک) یه هنرمند برجسته‌س که به سندرم استندال مبتلا میشه و در نهایت به عنوان یه هنرمند بازشنسته میشه. بعداز اینکه رئیس فعلی،  اوم سو هی (کیم سون یونگ) به خاطر اختلاس تحت تعقیب قرار میگیره. و رایان گولد به عنوان رئیس جدید موزه هنری چئوم انتخاب میشه.

بازیگران

*پارک مین یانگ در نقش سونگ دوک می/سیناگیل

  پارک سو یی در نقش نوجوونی سونگ دوک می

 سرپرست اصلی موزه هنر چئوم که معمولا برای کاری که تحت نظر مدیر اوم انجام بده اعتباری کسب نمی کنه.  اون یه وب سایت طرفداران به اسم جاده به سیان» رو اداره می کنه که قصد داره اون رو مخفی نگه داره. اون بعدها عاشق رایان میشه. 

*کیم جه ووک در نقش رایان گولد/هه یون جه

​​​​​​ چوی گو در نقش نوجوونی رایان گولد

مدیر برجسته موزه ی هنر چئوم که خیلی سخت گیره و به کافئین حساسیت داره. اون بعداز دیدن نقاشی لی سول دچار سندرم استندال شد که باعث میشه اون از نقاشی دست بکشه و بازنشسته بشه. همچنین اون توی نیویورک به خاطر شهرتش مشهوره. اون در آخر عاشق دوک می میشه.

*آن بو هیون در نقش نام ایون گی

 یانگ هی وون در نقش نوجوونی نام ایون گی

اون دارنده مقام نقره المپیک در جودوئه که سالن ورزشی خودش رو باز می کنه و مربی میشه. بعداز اینکه مادر مجردش قصد داشت اون رو توی بیمارستان رها کنه، مادر دوک می اون رو برد رو همراه با دوک می بزرگش کرد. اون بعداز اینکه از رابطه دوک می و رایان باخبر میشه، متوجه میشه که عاشق دوک میه. 

*پارک جین جو در نقش لی سون جی

بهترین دوست دوک میه که صاحب کافه ساختگی CocoMoco هست که دآک می و ایون گی توی اون زیاد باهم دیدار می کنن. سون جی دقیقا مثل دوک می نوازنده Cha Cha an هست و مدام ناراحتی خودشو که بعداز مادر شدن دیگه نمیتونه کارشو ادامه بده، ابراز می کنه. اون همینطور توی ایجاد رابطه ی جعلی بین رایان و دوک می کمک میکنه.

*کیم می کیونگ در نقش گو یونگ سوک

مادر دوک می که زنی وسواس و بافنده‌س و اغلب توی سریال اون رو به عنوان سرپرست خانوار می بینیم. اون که نمی دونه رابطه رایان و دوک می جعلیه، به وجد میاد و با رایان به عنوان داماد آینده خودش رفتار می کنه. 

*مائنگ سانگ هون در نقش سونگ گئون هو

پدر دوک می که مردی ساکت و آرامه و بعداز اینکه توی کارش شکست خورد، شروع به جمع آوری سنگ های سوئیسکی می کنه. 

*پارک میونگ شین در نقش نام سه یون

سردبیر اصلی یه مجله هنری و مادر نام ایون گی هم هست. اون بعداز داشتن مشکلات شخصی به یونگ سوک اجازه میده که از نوزاد پسرش مراقبت کنه. یونگ سوک و سه یون دوست میشن و هردو قبول کردن که مادر ایون گی هستن. ایون گی سه یون رو که مادر واقعیش هست به اسم ویراستار نام» و یونگ سوک رو به عنوان مامان» صدا میکنه. 

*هونگ سو یونگ در نقش چوی دا این

یه مدیر هنری از نیویورکه و دوست ده ساله ی رایان و عاشق اونه. اون به کره ی جنوبی نقل مکان میکنه و همه جوره از رایان حمایت میکنه. اون با موزه هنر چئوم و Cha Cha an برای ساختن آلبوم و نمایشگاه هنری جدیدش همکاری میکنه. 

*جونگ جه وون در نقش چا شی آن/سیان

محبوب ترین عضو گروه ساختگی اقیانوس سفیده. اون طرفداران جاده به سیان» رو دوست داره و ادعا میکنه که صاحب این طرفداری تنها کسیه که اونو درک میکنه. اون یکی از طرفداران هنر لی سوله و قصد داره همه ی نه نقاشیش رو جمع آوری کنه. 

*لی ایل هوا در نقش گونگ ایون یونگ/لی سول

یه هنرمند بازنشسته که باعث سندرم استندال رایان گولد شد و همینطور مادر بیولوژیک رایان هست. 

تولید

اولین خواندن فیلمنامه توی تاریخ 25 فوریه 2019 با حضور بازیگران و عوامل سریال برگزار شد. 

جوایز و نامزدها

سال جایزه دسته بندی گیرنده نتیجه
2019

دوازدهمین دوره

جوایز درام کره

بهترین موسیقی

متن اصلی

لی هه ری

نامزد

شد

نظر بدین

زندگی در تاریخ.ایران.کره


تاریخ پخش: 5 اکتبر 2011

کشور سازنده: کره جنوبی

زبان: کره ای

تعداد قسمت ها: 24

ادامه مطلب

داستان سریال

یک سری قتل ها در زمان سلطنت پادشاه سجونگ اتفاق می افتند. هنگامی که کانگ چه یون درحال بررسی این قتل هاست به ریشه حقیقت نزدیک می شود. او خود را درگیر یک توطئه گسترده که پشت این قتل های زنجیره ای صورت می گیرد، می کند. 

من این سریالو ندیدم واسه همین امیدوارم خلاصه سریال درست باشه. اگه خلاصه درست نیست، لطفا دوستانی که این سریال رو دیدن، بگن تا اصلاح کنم. 

نقد یکی از کسانی که این سریال رو دیده

من داستان این سریال رو خیلی دوست داشتم. این سریال توی زمان سلطنت پادشاه سجونگ روایت زمانی که مردم می تونن راحت الفبایی که پادشاه سجونگ اختراع کرد رو بخونن و یاد بگیرن. قبل از اون مردم از سیستم نوشتاری چینی استفاده می کردن و فقط اشراف زادگان می تونستن اون خط کره ای رو یاد بگیرن. اما من مطمئن نیستم که همه ی اتفاقتی که توی سریال افتاد واقعی باشن و .

بازیگران

هان سوک کیو در نقش پادشاه سجونگ 

سونگ جونگ کی در نقش جوونی یی دو

جانگ هیوک در نقش کانگ چه دو/ددول بوک

شین سه کیونگ در نقش سو یی/دام

جون نو مین در نقش جونگ دو کوانگ

یون جه مون در نقش جونگ گی جون/گا ری اون

معرفی بعدی، معرفی سریال مستر سان شاین.به زودی

زندگی در تاریخ.ایران.کره


در این پست می خوام سریالی رو نقد کنم که همین چند دقیقه پیش تمومش کنم و اتفاقات واقعی تاریخ رو کاملا بهمون نشون داد. سریالی که منو بعداز چندین سریال افسرده کرد. اما سعی می کنم که با دید باز این مطلب رو بنویسم تا ابهامات سریال برطرف بشن. همینطور توی چندین جای این نقد ماجراهای سریال لو رفته. اما اسپویلش نمی کنم تا کسانی هم که قصد دیدن این سریال رو دارن متوجه بشن که سریال مستر سان شاین چه سریالیه و خودشون رو برای اتفاقات تلخش آماده کنن.

اول از همه باید بگم چیزی که منو خیلی وا داشت و می خوام توی اول نقد بگم، جلوه های بصری و طراحی های صحنه هستن که عالی بودن. همینطور شروع و پایان هر سکانسی هم متنوع و جدا بود و خوشبختانه تکراری نبودن. یعنی در واقع هر سکانسی با یه طرز خاصی فیلمبرداری شده بودن.

همچنین شخصیت پردازی ها اونقدر عالی و بی نقص بود که من دیگه هیچی نمی تونم در این باره بگم. 

دوره زمانی که سریال توش روایت میشد، کاملا جداگونه بود و من تاحالا هیچ سریال کره ای رو ندیدم که داستانش توی این دوره باشه. دوره ای که اواخر سلسله چوسانه و کشورهای آمریکا، ژاپن، روسیه، آلمان و . قصد اشغال چوسان رو دارن. چوسانی که مردمش به خاطر ظلم اشراف زادگان وطنشون رو ترک می کنن و حاضرن به کشور دیگه ای خدمت کنن.

همینطور لی بیونگ هون کارش رو عالی و حرفه ای انجام داد. هر وقت که یوجین رو می دیدم کاملا می تونستم رنج هایی که توی زندگیش کشیده رو از توی اون صورت غمگین و ساکتش ببینم.

انگلیسی حرف زدن اشین دیگه از همه جالبتر بود. کاملا جوری انگلیسی حرف میزد که انگار یه کارآموز واقعیه و تازه داره به زبان خارجه مسلط میشه.

ارتباط شخصیت های سریال درست مثل روابط کاراکترهای سریال تاریخ آرتدال طراحی شده بود. پیچیدگی و سردی که توی این ارتباط ها بود کاملا برام آشنا بود. قطع به یقین می تونم بگم اگه یه سریال خیلی مزخرف باشه اما شخصیت هاش چنین ارتباطی باهم داشته باشن، حتما اون سریال رو می پسندم. و حالاهم یقینن می تونم بگم که سریال مستر سان شاین تبدیل شد به یکی از بهترین سریال های کره ای که من دیدم. 

چیز جدا و متفاوت سریال وجود مربع عاشقانه بود. مربع عاشقانه ای که تاحالا از هر مربعی که دیده بودم، متفاوت تر بود. این مربع عاشقانه خودش رو کامل و واضح توی قسمت هفت نشون داد. و ماجرا از این قسمت به بعد کاملا تماشایی و جذاب شدن.

مربع عاشقانه سریال

این سریال حاوی دیالوگ های ماندگار و نکات آموزنده ی زیادی بود. نکاتی که در طول تاریخ با فداکاری و از خود گذشتگی مردم به دست اومدن. این سریال به ما نشون داد که در گذشته زندگی خیلی سخت بوده و مردم هیچ امیدی به آینده نداشتن. اما از بین این نا امیدی ها ارتش عدالتی برخاست که اسم تک تک افرادش، ارتش عدالت بود. اونها یک پارچه و متحد می جنگیدن تا امیدی تازه زنده کنن و به مردم بگن که هنوز می تونید رنگ آرامش رو بچشید.

جنگ چیز خیلی بدیه. من که تاحالا این چیز خیلی بد رو تجربه نکردم و خدارو هم شکر می کنم. اما پیش از ما در هر سرزمینی مردمانی بودن که در زیر بار فشار زیاد جنگ جونشون رو از دست دادن. اگر هم نمرده باشن، زندگیشون جوری هست که از هزاران بار مردن هم بدتره. اما اونها بازهم به آینده ای که معلوم نیست کِی میرسه امید دارن و با همین امید هنوزم که هوزه زنده موندن.

این سریال کاری کرده که خیلی حرف برای گفتن داشته باشم. اما واقعا توان اینو ندارم که همشونو توی این نقد بیان کنم. پس باید به طور خلاصه بگم زمانی که من می خواستم این سریال رو شروع کنم خیلی ازش انتظار داشتم. ولی در عین حال می ترسیدم انتظار بیش از حدم نتونه برآورده بشه. اما اینطور نبود و این سریال اونقدر عالی بود که کاملا منو به وجد آورد.

اگه دقت کنیم تمامی شخصیت های اصلی گذشته ی سخت و دردناکی داشتن. و بازهم راهی که اونها برای آیندشون در نظر گرفته بودن، فقط یک راه بود. نجات چوسان.

چیزی که من در طول سریال ازش بدم اومد این بود که گو دونگمه و افرادش چندین و چندبار اتاق های هتل گلوری رو گشتن. اونها جوری این کارو میکردن که انگار هتل صاحب نداره. تازه از همه بدتر اینکه این کار رو توی روز روشن انجام میدادن. دلیل اینکار رو من هیچوقت نفهمیدم اما هرچی که بود من ازش خوشم نیومد.

ت توی این سریال زیاد بود. بعضی جاها احساس میکردم به خاطر وجود ت ها سریال یکم خسته کننده شده. چون من خیلی سریالای ی رو نمی پسندم مگه خیلی کم. ولی دیگه نمیشد به خاطر چنین نقطه ضعفی سریالی به این زیبایی رو نادیده گرفت و دراپ کرد. 

عشقی که توی سریال وجود داشت کاملا غمگین بود. چه عشق شخصیت ها به هم چه عشق مردم به چوسان. تک تک صحناتی که عشق اشین و یوجین رو نشون داده بودن، آغشته به غم و اندوهی بود که از پشت این عشق گرم و فروزان احساس میشد. حتی سکانس هایی که اونها با هم شاد و خوشحال بودن، کاملا میشد غمی پنهان رو احساس کرد.

یا مردمانی که هرکدومشون به نحوی از کشورشون محافظت میکردن حتی اگه بازهم هیچ فایده ای نداشت اما دست از جنگیدن بر نمی داشتن.

همونطور که قبلا گفتم یه مربع عاشقانه توی سریال وجود داشت و توی این مربع هیچکدوم دیگری رو نکشت یا بهش صدمه ای وارد نکرد. برعکس اون سه تا مرد کاملا مثل سه تا دوست خاطره های زیبایی رو باهم درست کردن.

درباره ی شبکه ی tvN نظری دارم که می خوام حتما بیان کنم. این شبکه تمامی سریال هاش عالی هستن.در واقع میتونم بگم حدود شش هفت سریال پشت سر هم از این شبکه دیدم و یکی از یکی بهتر و جذابتر بودن. واقعا میتونم بگم tvN با تلاش زیباش تونسته از MBC، KBS و SBS پیشی بگیره. 

نفرت برانگیز ترین شخصیتی که توی سریال وجود داشت، لی وان ایک بود. اون کسی بود که دخترش رو وادار به ازدواج با یه پیرمرد کرده و تمامی جوونی دخترش رو هدر داده بود. و باعث جدایی دخترش و همسرش از هم شده بود. و اون کسی بود که وطن خودش رو به خارجیا فروخت اما با وقاحت تمام سمت وزیر امور خارجه کشورش رو بدست آورد. وقتی به ظلم هایی که اون درحق پدر و مادر اشین و همه ی مردم کرده بود، فکر میکردم خونم به جوش می اومد و میخواستم با همین دستام خفه ش کنم.

هیچوقت نمی تونستم اتفاقات سریال رو حدس بزنم. هر اتفاق یا رویدادی که می افتاد کاملا منو شگفت زده میکرد. پس با همه ی اینا سریال هیچوقت از ریتم نیفتاد و کاملا با اتفاقات هیجانیش و ماجراهای جالبش، درست و کامل پیش رفت.

سریال هرچی که جلوتر می رفت، غم و اندوهش هم بیشتر میشد. بیشتر می تونستیم بفهمیم که این سریال، یه سریال هپی اندینگ نیست که پایان شادی داشته باشه. سریالیه که توش درد و رنج انسان ها رو نشون داده. سریالیه که با نگاهی کلی به اواخر چوسان نگاه کرده و با ذهن خلاق نویسنده کشورهای مدرن دیگه هم وارد این ماجرا شدن. سریالیه که عاشقانه ش کاملا متفاوته و هیچوقت نمیتونیم حدس بزنیم که گو دونگمه چه کسی رو دوست داشت و عاشقش بود. سریالیه که با بازی سرنوشت شخصیت ها رو خواه و نخواه بر سر راه هم قرار میده. و سریالیه که با داستان پردازی قویش پنج شخصیت اصلی رو در باطن دوست و یار هم کرده.

چیزی که متوجه نشدم این بود که چه بلایی سر وزیر مورد اعتماد پادشاه، که واقعا الان اسمش یادم نیست افتاد. آها، فکر کنم اسمش لی جونگ مون یا همچین چیزی بود. اینو فهمیدم که از ژاپن نجات و فراریش دادن اما دیگه چرا توی چوسان ندیدمش؟ آیا کشته شد یا چی؟

این سریال مرگ و میرهایی داره که دیدن و تحمل کردنشون خیلی عذابتون میده. اما بالاخره همه ی اینها واقعیت های تاریخ هستن که باید اونها رو بدونیم. ولی این حجم از غم و اندوه نباید باعث بشه سریالی به این زیبایی رو از دست بدین. شاید کلمات خیلی قدرتمند نباشن تا خارق العاده بودن این سریال رو به شما بگن، اما بازم ممکنه نظرهای منفی بعضی افراد رو نسبت به این سریال تغییر بدن.

خیلی ناراحت میشدم وقتی که میدیدم گو دونگمه هیچ احساسی به کودو هینا نداره و فقط به اشین فکر میکنه. حتی توی آخرین لحظه زندگی کودو هینا اون بازهم به اشین فکر میکرد. این رفتار گو دونگمه خیلی ظالمانه بود.

سریال مستر سان شاین پنج تا قهرمان واقعی داشت که هیچ وقت از یاد ما نمیرن.

چویی یوجین ، گو اشین ، گو دونگمه ، کودو هینا ، لی هی سونگ

در کل این سریال، مستر سان شاینه. سریال آقای آفتابه. پس این سریال مثل اسمش شاین Shine» و درخشانه. اونقدری که اگه این سریالو نبینین  مطمئن باشین یه چیز خیلی بزرگ رو از دست دادین.

واقعا بعداز نوشتن این نقد سبک شدم و تونستم با پایان تلخ سریال کنار بیام. امیدوارم که شماهم باهاش کنار بیاین و فک میکنم نمره ی مناسب این سریال، نمره ی کامل باشه. شاید ایراد هایی از سریال گرفته باشم اما فکر نمیکنم این ایرادهای جزئی و ساده ارزش اینو داشته باشن تا نمره ی کامل رو به این شاهکار عالی و منحصر به فرد ندم.

نظری اگه در این خصوص دارین، حتما بفرمایین

زندگی در تاریخ.ایران.کره


در حین تماشای سریال از یه سکانسی خوشم اومد چون که شامل دیالوگ های خیلی زیبایی بود. این سکانس رو اینجا میذارم تا شما هم این سکانس ماندگار و غم انگیز رو ببینین و ازش لذت ببرین.

اشین: فکر می کردم لاو Love» آسونه اما از چیزی که فکر می کردم، سختره.

یوجین: اگه می خوای تمومش می کنیم.

اشین: هر موقع که خواستی تمومش می کنیم اما امشب نه. امشب بیا یه قدم دیگه جلوتر بریم. معرفی، دست دادن. بعدی چیه؟

یوجین: هاگه Hug»

بعد اشین میره توی آغوش یوجین!

منتظر نظراتتونم

زندگی در تاریخ.ایران.کره


اینم یه دیالوگ دیگه از سریال ملکه هفت روزه. این دیالوگ رو یکی از دوستان پیشنهاد دادن و همونطور که قول داده بودم، دیالوگ هایی که شما میگین رو توی وبلاگ میذارم

برای خوندن دیالوگ به ادامه مطلب برید

فک میکنم این دیالوگ رو میونگ هه میگفت.

عشق واقعی یعنی اینکه به خواسته های معشوقه ات احترام بذاری حتی اگه مجبور بشی توی این راه با مرگ روبه رو بشی.

برای همین چه کیونگی که خیلی برات عزیزه رو نجات میدم.

نظر فراموش نشه. اگه شما هم دیالوگی ماندگار از هر سریالی سراغ دارین، بگین تا به وبلاگ اضافه کنم.

سکانس ماندگار بعدی، از سریال مستر سان شاین

زندگی در تاریخ.ایران.کره


سریال دو هفته ساخته ی سال 2013 هست که لی جونگی، کیم سو یون، ریو سو یونگ، پارک ها سان، کیم هه اوک، جو مین کی و لی چائه می در اون بازی کردن. این سریال از 7 آگوست تا 26 سپتامبر 2013 در چهارشنبه و پنجشنبه ساعت 21:55 برای 16 قسمت از MBC پخش شد. 

خلاصه داستان

جانگ ته سان یه گانگستر زمان کوتاه هست که یادگرفته با مشتش و هوشش زنده بمونه. اون یه دانشجوی دانشگاه به اسم سئو این هه رو ملاقات میکنه و عاشقش میشه. وقتی که این هه حامله میشه ته سان قصد ترک کردن سازمان گانگستر رو داره تا زندگی با این هه رو شروع کنه. اما اون درگیر یه باند خطرناک میشه و به زندان می افته. ایل سوک، ته سان رو تهدید میکنه اگه باهاشون همکاری نکنه، این هه رو میکشن. پس ته سان به این هه میگه بچه رو سقط کنه و خودش هم بیرحمانه از این هه جدا میشه. و بعدش ته سان برای چندین سال به زندان می افته. 

هشت سال بعد، وقتی که ته سان از زندان آزاد میشه شروع به راه انداختن یه فروشگاه کوچیک میکنه. یه روز این هه میره دیدن ته سان و بهش میگه که بچشونو سقط نکرده و اونو به دنیا آورده. اما دخترشون سو جین به سرطان خون مبتلا شده و نیاز به پیوند مغز و استخوان داره. ته سان که میفهمه پدره و میخواد توی زندگیش یه کار مفید انجام بده، جراحی رو که قراره در طی دو هفته صورت بگیره، انجام میده. اما وقتی که ایل سوک با یه تمدار فاسد به اسم جو سو هی توطئه کردن تا ته سان رو به جرم یه قتل یه مامور مخفی، که به دستور دادستان پارک جه کیونگ به باند نفوذ کرده بود، درگیر دسیسه های ی شد. ته سان توسط کارآگاه ایم سئونگ وو که اتفاقا نامزد فعلی این هه هم هست، دستگیر میشه. هنگام انتقال ته سان، ماشین پلیسی که ته سان توی اون هست تصادف میکنه و ته سان هم فرار میکنه. حالا هم پلیس دنبال اونه و هم اون باید در دو هفته مبارزه کنه که هم بی گناهی خودش رو ثابت کنه و هم دخترش رو نجات بده. 

بازیگران

لی جونگی در نقش جانگ ته سان

   اون در نوجوانی پدرش مُرد و مادرش هم خودکشی کرد، پس یتیم شد. ته سان به یه گانگستر کوچک تبدیل شد. بعداز اینکه ته سان به قتل متهم شد و فهمید که یه دختر مریض داره، دو هفته رو برای نجات دخترش و مبرا کردن خودش از قتل فرصت داره. 

کیم سو یون در نقش پارک جه کیونگ

   دادستان باهوش و خونسردی که حقیقت رو درمورد پروند قتلی که جانگ ته سان هم توی اون دخیل هست پیدا کنه. بعدا اون به بی گناهی ته سان پی می بره و سعی میکنه کمکش کنه. 

ریو سو یونگ در نقش ایم سئونگ وو

   یه کارآگاه با استعداد که خانواده اش هم پلیس بودن. اون منجر به تعقیب پلیس برای جانگ ته سان فراری میشه و دوست پسر فعلی این هه هم هست. 

پارک ها سان در نقش سئو این هه

   اون اولین عشق ته سانه که ته سان هیچوقت اون رو فراموش نکرد. این هه بی خبر از ته سان دخترشون سو جین رو به دنیا آورد و هشت سال تمام تنهایی سو جین رو بزرگ کرد. این هه و ته سان برای نجات جون دخترشون درگیر ماجراهایی میشن. 

کیم هه اوک در نقش جو سو هی

   یه تمدار فاسده که از طریق شرکت های تحت مدیریت مون ایل سوک درآمد خودش رو کسب میکنه. 

جو مین کی در نقش مون این سوک

   یه تاجر به ظاهر قابل اعتماد اما در واقع یه مرد بی حم و بی عاطفه س که که هرکاری برای ساکت کردن ته سان میکنه. چون که ته سان راز این سوک رو میدونه. 

لی چائه می در نقش سئو سو جین

   دختر هشت ساله این هه و ته سان که سرطان خون داره. همینطور اون امیدواره که یه روزی پدرش رو ببینه.

ریتینگ

ریتینگ در سئول در کشور
کمترین 8.7 درصد 7.8 درصد
بیشترین 12.8 درصد 10.4 درصد

جوایز و نامزدها

سال جایزه دسته بندی گیرنده نتیجه
2013 دومین جوایز APAN Star جایزه تعالی برتر، بازیگر لی جونگی برنده شد
2013 دومین جوایز APAN Star جایزه تعالی، بازیگر زن کیم سو یون برنده شد
2013 دومین جوایز APAN Star جایزه بازیگری، بازیگر چون هو جین نامزد شد
2013 دومین جوایز APAN Star بهترین نویسنده سو هیون کیونگ برنده شد
2013 جوایز MBC دراما

جایزه تعالی، بازیگر یک

مینی سریال

لی جونگی نامزد شد
2013 جوایز MBC دراما

جایزه تعالی، بازیگر زن

در مینی سریال

کیم سو یون نامزد شد
2013 جوایز MBC دراما

جایزه تعالی، بازیگر زن

در مینی سریال

پارک ها سان نامزد شد
2013 جوایز MBC دراما

جایزه بازیگری طلایی،

بازیگر

جو مین کی نامزد شد
2014 پنجاهمین دوره جوایز هنری باکسانگ محبوب ترین بازیگر لی جونگی نامزد شد
2014 پنجاهمین دوره جوایز هنری باکسانگ محبوب ترین بازیگر زن پارک ها سان نامزد شد

منتظر نظرات شما هستم

زندگی در تاریخ.ایران.کره


تا اونجایی که یادمه این سریال آمریکایی همین چند وقت پیش از شبکه تماشا پخش شد. هرچند که از سریال های آمریکایی خوشم نمیاد، اما امیدوارم علاقمندان به این سریال از تصاویر خوششون بیاد و نظر هم بدن.

زندگی در تاریخ.ایران.کره


داستان

کیم مین کیو (یو سئونگ هو) به دلیل داشتن حساسیت پوستی در تماس با انسانها، زندگی مجلل اما جداگانه ای دارد. هرگاه او با یک انسان تماس پوستی داشته باشد پوستش به شدت قرمز میشود. جو جی آه (چائه سو بین) در تلاش است تا به یک مخترع تبدیل شود. 

مین کیو رئیس و بزرگترین سرمایه دار KM Financial است. او سهام خود را از پدر و مادرش به ارث برده که 15 سال قبل در یک سانحه رانندگی در گذشتند. او توسط دوست و همکار پدرش، هوانگ دو وون (سون بیونگ هو) بزرگ شده. پسر او، هوانگ یو چول (کانگ کی یونگ) همسن مین کیو است و با او بزرگ شده که مدیر عامل شرکت KM Financial است. 

KM Financial مالک تیم سانتا ماریا است. سرپرست پروفسور هونگ بک گیون (آم کی جون) است. تیم پروفسور هونگ یک تیم انسان نما پیشرفته به نام Aji3 ساخته اند که پروفسور این رباط را از روی شکل دوست دختر سابق خود طراحی کرده. 

هوانگ یو چول و پدرش هوانگ دو وون میخواهند این ربات را به یک گروه سرمایه گذار خارجی به نام بولد بفروشند. درست پیش از بردن این ربات به نزد مین کیو، ربات دچار مشکل میشود. پس بک گیون از جی آه میخواهد به عنوان ربات به خانه ی مین کیو برود تا آنها زمان کافی برای تعمیر ربات داشته باشند. آنها 10 میلیون وون به جی آه پیشنهاد میکنند و جی آه نیز موافقت میکند. 

به ندرت مین کیو که گمان میکند جی آه ربات است، عاشقش نیز میشود. سرانجام بک گیون ربات واقعی را جایگزین جی آه میکند و جی آه مجبور میشود از مین کیو دور شود. جی آه که عاشق مین کیو شده سعی در فراموش او دارد. 

یک روز بالاخره مین کیو پی میبرد که جی آه ربات نیست و یک انسان است. مین کیو بسیار عصبانی میشود به همین دلیل تمامی روابطش را با آنها به دلیل دروغ و خیانت قطع میکند. جی آه عشقش را به مین کیو ابراز میکند و میگوید که او را دوست و اینبار عاشقانه ای میان دو انسان شکل میگیرد. 

مین کیو تمامی آزمایشاتش را در یک حافظه پنهان ذخیره کرده اما این حافظه هک میشود و همه چیز درباره بیماری مین کیو لو میرود. در نتیجه آنها قصد برکنار کردن مین کیو را از پست مدیر عاملی شرکت KM Financial دارند اما این تلاش بی ثمر خواهد بود. 

بازیگران

یو سئونگ هو در نقش کیم مین کیو

چائه سو بین در نقش جو جی آه

آم کی جون در نقش هونگ بک گیون

پارک سه وان در نقش پی

سونگ جه ریونگ در نقش هوکتال

گو گئون هان در نقش سسانیپ

کانگ کی یونگ در نقش هوانگ یو چول 

هونگ سونگ آن در نقش یه ری اِل

سون بیونگ هو در نقش هوانگ دو وون

لی بیونگ جون در نقش یه سونگ ته

لی هه یونگ در نقش آقای یون

تولید

در ابتدا دونگ ها و بانگ مین آه نقش های اصلی را داشتند اما در نهایت رد شدند.

اولین خواندن فیلمنامه توسط بازیگران در 27 سپتامبر 2016 ایستگاه MBC در سنگنام دونگ برگزار شد. 

ریتینگ

ریتینگ بیشترین کمترین
در کره 4.8 درصد 2.7 درصد
در سئول 5.5 دصد 3.1 درصد

به زودی تصاویری هم از این سریال میذارم.

زندگی در تاریخ.ایران.کره


اسم: یک گومیهو هم اتاقی منه ، My Roommate Is a Gumiho

ژانر: مدرن ، عاشقانه ، تخیلی ، درام ، کمدی ، فانتزی

بازیگران: جانگ کی یونگ ، لی هه ری ، بائه این هیوک

به ادامه مطلب بروید

داستان سریال

شین وو یو گومیهوی ‌999 ساله ای هست که میخواد تبدیل به انسان بشه. اما تا حالا موفق نشده و زندگی بی معنی داشته. اون یه روز به دختری به اسم لی دام بر میخوره که اتفاقی مهره روباهی شین وو یو وارد بدن لی دام میشه. برای اینکه مهره روباهی از بدن لی دام خارج بشه این دو نفر تصمیم میگیرن مدتی باهم زندگی کنن و

معرفی شخصیت ها

شین وو یو: باهوش، کم حرف و محتاط. یه گومیهوی 999 ساله‌س که توی دوره های مختلف زندگی کرده. اون فقط یه زندگی بی معنی رو داره اما وقتی با لی دام آشنا میشه، مسیر زندگیش تغییر میکنه. اون فقط تا 1000 سالگی زمان داره تا تبدیل به انسان بشه در غیر اینصورت تبدیل به یه روح شیطانی میشه. 

لی دام: شیطون، وروجک و سربه هوا. دانشجوی دانشگاهیه که مادرش توی آمریکا زندگی میکنه و اونو برادرش باهم توی یه خونه زندگی میکنن. اون اتفاقی مهره ی روباهی شین وو یو رو میخوره و مجبور میشن باهم توی یه خونه زندگی کنن. بعدا کم کم بهم علاقمند میشن. 

یانگ هه سان: به ظاهر باهوش و در باطن خیلی ساده. گومیهوی 700 ساله‌س که 3 ساله انسان شده. اون و وو یو دوست هستن اما هیچوقت باهم نمیسازن. طی اتفاقاتی اون وارد دانشگاه میشه و اونجا با دو جه جین آشنا میشه. بعدا عاشق دو جه جین میشه.

گه سون وو: جذاب و بچه پولداره. سونبه ی لی دام توی دانشگاه و دختر بازه. اول با دوستاش سر لی دام شرط میبنده ولی بعدا عاشق لی دام میشه. امادام هیچ علاقه ای بهش نداره و اون هم برای اینکه کار خانوادگیشو دنبال کنه، به خارج میره. 

دو جه جین: بانمک، دوست داشتنی و ساده‌س. اون دوست صمیمی دام و سو کیونگه. قبلا یه تجربه خیلی بد از دوست دخترش داشته واسه همین همیشه مشروب میخوره تا فراموشش کنه. بعدا به هه سان آشنا میشه و رابطه عاشقانه ای بینشون ایجاد میشه.

چوی سو کیونگ: پر حرف، اعصاب خوردکن و شاگرد اول دانشگاس. اون دوست صمیمی دام و جه جینه. قبلا روی جه جین کراش داشته اما بعدا عاشق یکی از سونبه های دانشگاهش میشه. در آخر هم به عشقش میرسه.

روح کوهستان: کم حرف، غیر قابل کشف و سخته درست مثل شین وو یو. روحی هست که از کوهستان محافظت میکنه و هه سان اون رو پیرمرد صدا میکنه. اون در واقع میخواد به وو یو کمک کنه تا انسان بشه. 

نقد سریال

اول نقد میخوام اشاره ای به شباهت داشتن این سریال به سریال گابلین بکنم. در هردوی این سریال ها یه موجود افسانه ای به همراه کمدی ها و عاشقانه هایی وجود داشت. از همه مهمتر هردوی این سریال ها رو شبکه tvN ساخته. ولی تنها تفاوت اینکه، موجود افسانه ای اینبار یه گومیهوئه. گومیهوئی که 999 سال زندگی کرده و بزرگترین آرزوش تبدیل شدن به یه انسانه. اون قبلا توی زمان چوسان عشقش رو از دست داده و بعداز چندین سال با‌ دختری شاد و خندون آشنا میشه که مسیر زندگیش رو دگرگون میکنه.

در ادامه نکاتی رو از این سریال باهم بررسی میکنیم که درحین تماشای سریال نظر منو به خودشون جلب کردن.

* وقتی که شین وو یو مهره رو از بدن لی دام خارج کرد، فکر میکردم اینجا هم مثل سریال گابلین نقش اصلی زن فراموشی میگیره. اما وقتی که دیدم این اتفاق نیفتاد خیلی شگفت زده شدم و فهمیدم قرار نیست سریال به این سادگی افت ریتم داشته باشه. 

*من هیچوقت نتونستم با لی هه ری در نقش دام کنار بیام. اولا اینکه اون اصلا صورت زیبایی نداشت درحالی که توی سریال وو یو و گه سون وو، هردوشون از زیبایی دام در حیرت بودن. دوما اون اصلا کارش رو به عنوان یه بازیگر خوب انجام نداد. انتخاب لی هه ری به عنوان نقش دام خیلی اشتباه بود.

طنزهای سریال رو نگم که دیگه افتضاح بودن. قطع به یقین میتونم بگم اگه این سریال فقط یه سربال طنز و عاشقانه بود، تو همون سکانس اول دراپ میکردم. یعنی هر وقت صحنه های طنز رو میدیدم خیلی غیر قابل تحمل بودن. و بدتر از اون اینکه تقریبا دو سوم سریال طنز بود و این خیلی اعصاب خورکن بود. 

حدودا از نصف سریال به بعد ماجرا روبه جدیت و غمگینی کشیده شدن. همونطور که گفتم من کاملا از طنزها متنفر بودم پس اینکه سریال کم کم ریتم طنزش رو از دست داد و عاشقانه های جذاب در کنار اتفاقات غم انگیز به وجود اومدن، خیلی منو به خودش مجذوب کرد. 

اصلا از بازی کانگ هان نا خوشم نیومد. اون فقط دیالوگ میگفت و کار دیگه ای انجام نمیداد. نه خیلی وارد نقشش میشد، نه از میمک صورتش استفاده میکرد و خیلی هم اعصاب منو با اون بازیش خورد میکرد. 

درمورد پرداختن به عشق بین شخصیت ها چه اصلی چه فرعی باید بگم که متوسط بود. توی 90 درصد سریال های کره ای بیشتر روی عشق زوج اول تمرکز میکنن تا زوج های دیگه. اما توی این سریال پرداختن به عشق بین همه ی زوج ها در یک سطح بود و این سطح هم متوسط بود. یعنی نه خیلی خوب به عشق ها پرداخته بودن و نه عشق ها رو نادیده گرفتن.

بیشتر صحنه های طنز با دوستای دام و توی دانشگاه بود. نمیتونم بگم طنزها رو دوست داشتم اما باید بگم سو کیونگ و جه جین خوب از پس بارِ طنز سریال بر اومدن. هرچند که من طنزها رو دوست نداشتم.

اوایل سریال بازی جانگ کی یونگ خیلی مصنوعی بود. اما رفته رفته بازیش عادی تر شد و به دلم نشست. 

سکانس خیلی بدی که توی سریال وجود داشت این بود که هر وقت دام ناراحت بود، وسط دانشگاه زانوهاشو بغلش میگرفت و می نشست و مثل بچه کوچولوها گریه میکرد. دیگه حالم بهم میخورد وقتی میدیدم اینجوری میشینه و گریه میکنه. مگه بچه کوچولوئه!

بائک این هیوک رو هم اولین بار بود که میدیدم و کاملا از بازیش خوشم اومد. بازی بائک این هیوک اینجا رضایت بخش بود.

صحنه ی غم انگیز سریال جایی بود که گه سون وو به دام گفت داره میره خارج و اونها دیگه هم رو نمی بینن. اولین باری بود که توی یه سریال دوست داشتم نقش زن سریال به نقش دوم مرد برسه. اما خوب دیگه اینطوری نشد و من خیلی دلم برای سون وو سوخت. 

دو قسمت آخر سریال خیلی خیلی عاشقانه بودن. جوری که مدام میخواستم بزنم جلو. توی این دو قسمت همه ی معماها سریال حل شده بودن و فقط انسان بودن شین وو یو باقی مونده بود که اونم از طنز و ژانر سریال مشخص بود چجوری میشه. 

پایان سریال کاملا منطقی بود نمیگم از پایانش خوشم اومده و درسته که هپی اندینگ بود، اما انتظار دیگه ای نداشتم. سریالش طنز بود پس نباید انتظار یه پایان غم انگیز رو داشته باشم.

این هم از نقد این سریال. نظر یادتون نره.

​​​​​​زندگی در تاریخ.ایران.کره


آمار فصل های سریال

فصل قسمت ها تاریخ پخش تاریخ پایان شبکه
1 16 14 ژانویه 2017 12 فوریه 2017 OCN
2 12 11 آگوست 20 16 سپتامبر 20 OCN
3 16 11 مه 2019 30 جوئن 2019 OCN
4 14 جوئن 2021 درحال پخش tvN

​​​​​​داستان فصل اول

مو جین هیوک (جانگ هیوک) کارآگاهی است که پس از کشته شدن همسرش درحالی که او مشغول کار کردن بود، مظنون به قتل شد. کانگ کوان جو (لی ها نا) یک پلیس زن است که دارای مهارت عالی روان آتیک است. او در هنگام کار با یک پرونده وحشیانه برخورد میکند و در جریان تحقیقات پدرش کشته میشود. سه سال بعد جین هیوک و کوان جو یک تیم به اسم گلدن تایم درست میکنن. این دو نفر با یکدیگر متحد شده، پرونده ها را دنبال می کنند و به دنبال قاتلی که عزیزانشان را کشته، میگردند. 

داستان فصل دوم

تیم گلدن تایم حوادث و اتفاقات مختلف را حل کرده و پشت سر میگذارد. آنها در طی زمانی که برای قربانیان باقی مانده، تحت اسارت قرار گرفته و توسط تعرض کنندگان تحت تعقیب قرار میگیرند. جین هیوک و کوان جو در هنگام حل کردن پرونده های مختلف متوجه میشوند که پرونده های شخصی گذشته آنها باهم مرتبط است. آنها با یکدیگر همکاری میکنند تا بفهمند چه کسی پشت این ماجرا بوده. 

داستان فصل سوم

یک روز اعضای تیم گلدن تایم با یک کارتل شیطانی روبه رو میشوند که جرایم سایبری در پشت این کارتل پنهان شده. به منظور مبارزه با این کارتل و نجات جان انسان ها، کانگ کوان جو دستورالعمل هایی را به کارآگاهی به اسم دو کانگ وو میدهد و تیمش این دستور العمل ها را انجام میدهند. 

داستان فصل چهارم

در فصل چهارم یک قاتل دارای توانایی شنوایی بسیار قوی ظاهر میشود. این قاتل با استفاده از توانایی های پیشرفته خود مردم را به قتل میرساند. به همین دلیل کانگ کوان جو که توانایی شنوایی بیشتری دارد، وارد ماجرا میشود. او با یک کارآگاه به نام دِرِک جو (سو سئونگ هون) همکاری میکند. دِرِک جو یک فرد محتاط است که اجازه اشتباه نمی دهد. او رهبر تیم LAPD (لس آنجلس) است. این تیم با باند های تبهکار سروکار دارد. 

بازیگران اصلی

لی هان نا در نقش کانگ کوان جوجو

جانگ هیوک در نقش مو جین هیوک

لی جین ووک در نقش دو کانگ وو

سونگ سئونگ هو در نقش دِرِک جو

جوایز

سال جایزه دسته بندی گیرنده نتیجه
2017

جوایز ستاره درخشان

فیلم کره ای

جایزه درام ستار جانگ هیوک برنده شد

نظر بدین

معرفی بعدی، سریال من ربات نیستم

زندگی در تاریخ.ایران.کره


اسم: خواهران انقلابی ، Revolutionary Sisters

ژانر: خانوادگی ، کمدی ، عاشقانه ، هیجانی ، رمز و راز ، ملودرام

نویسنده: مون یونگ نام

کارگردان: لی جین سو

تعداد قسمت ها: 50

زمان قسمت ها: 40 دقیقه

کشور سازنده: کره جنوبی

زبان: کره ای

داستان

این سریال با قتل مادری آغاز می شود که در جریان دادخواست طلاق قرار گرفته و تمامی اعضای خانواده لی مظنون به قتل هستند. این سریال داستان یک بلاکلیفی را روایت میکند که پس از این قتل سکانس های طنز آمیزی نیز دارد.

لی چول سو (یون جو سانگ) دارای سه دختر به نام های لی گوانگ نام، لی گوانگ سیک و لی گوانگ ته است. او به قوانین و اصول بسیار حساس و پایبند است. دخترانش از او کینه دارند. لی گوانگ نام، بزرگترین دختر مغرور و خودخواه است و علاقه ی شدیدی به مادرش دارد. مادرش به خاطر پدرش رنج و عذاب دیده به همین ترتیب از پدرش کینه به دلی دارد. لی گوانگ سیک، دختر دوم یک افسر است. او باهوش، اصولی و با ملاحظه است. لی گوانگ ته، دختر کوچکتر در هنرهای رزمی مهارت دارد و به صورت نیمه وقت کار می کند. ازدواج کردن برای او یک امر بی خود است. 

بازیگران

یون جو سانگ  در نقش لی چول سو

هونگ ایون هی در نقش لی گوانگ نام

جون هه بین در نقش لی گوانگ سیک

گو وون هی در نقش لی گوانگ ته

کیم کیونگ نام در نقش هان یه سول

چوی ده چول در نقش به بیون هو

لی بو هی در نقش اوه بونگ جا

لی بیونک جون در نقش هان دول سه

تولید

یون جو سانگ با این سریال پنجاهمین سال تولد خود را جشن می گیرد. او به همراه گو وون هی، جی سانگ وون، سونگ یونگ جه و کیم نا یون فرصت پیدا کردند تا پس از سریال ستاره های درخشان 2015 دوباره باهم همبازی شوند. لیست بازیگران در دسامبر 2020 تایید شد. 

نظر فراموش نشه

معرفی بعدی، سریال صدا: ساعت قضاوت.به زودی

زندگی در تاریخ.ایران.کره


به دلیل بازیگران پر ستاره و نویسندن کیم ایون سوک حق پخش بین المللی این سریال به 13 کشور داده شد. وارقان در ژاپن بیشترین فروش را در میان سریال های کره ای 2013 داشت به طوری هر قسمت 30000 دلار به فروش رسید. از تاریخ 26 ژانویه 2014 این سریال بیش از یک میلیارد بازدید در Youku، بزرگترین سایت پخش ویدیو در چین داشت. 

این سریال گروهی از دانش آموزان ممتاز و ثروتمند دبیرستان را نشان میدهد که در میان مشکلات خانوادگی هایشان قرار میگیرند. مشکلاتی را پشت سر میگذارند و رشد میکنند. 

کیم تان (لی مین هو) وارث ثروتمند یک مجتمع کره ای به نام Jeguk Group است. او توسط برادرش کیم وون (چوی جین هیوک) که سعی در کنترل خانواده دارد، مجبور میشود به آمریکا برود. او در آمریکا با چا ایون سانگ (پارک شین هه) ملاقات میکند که برای پیدا ش به آنجا رفته. با وجود اینکه کیم تان با یو راچل (کیم جی وون) نامزد است اما زود عاشق چا ایون سانگ میشود. هنگامی که کیم تان به کره بازمیگردد دشمنی میان او و یونگ دو (کیم وو بین) برای عشق چا ایون سانگ به وجود می آید. کیم تان نیز مجبور میشود میان خانواده و عشقش یکی را انتخاب کند. 

*لی مین هو در نقش کیم تان

 جونگ چان وو در نقش جوانی کیم تان

  جئون جین سو در نقش بچگی کیم تان

   وارث آینده Jeguk Group (به معنای امپراطوری). او پسر معشوقه پدرش است اما نامش به عنوان پسر همسر دوم ثبت شده تا وارث قانونی باشد. گرچه کیم تان سرگرم کار و گاه ناپخته است، اما همیشه صادق و خونگرم است. هنگامی که او با راچل نامزد است عاشق ایون سانگ میشود که یک دختر فقیر است. 

*پارک شین هه در نقش چا ایون سانگ

   او برای پیدا ش به آمریکا رفته و در آنجا شغل های نیمه وقت را می پذیرد. او در خانه کیم تان زندگی میکند زیرا مادرش خانه دار کیم است. وی در بورس تحصیلی بهزیستی که توسط رئیس جمهور کیم اعطا شده، در دبیرستان جگوک ثبت نام کرده. 

*کیم وو بین در نقش چوی یونگ دو

 یانگ هیون مو در نقش جوانی چوی یونگ دو

   وارث گروه هتل های زئوس. او همکلاسی هایش را مورد آزار و اذیت قرار میدهد و این باعث شده آنها از او بترسند. او قبلا با کیم تان دوست بود اما یک سوتفاهم آنها را دشمن یکدیگر کرده. یونگ دو برای رسیدن به ایون سانگ با کیم تان رقابت میکند. 

*کیم جی وون در نقش رچال یو

   نامزد کیم تان. او وارث ثروتمند، شیک و مغرور شرکت پوشاک RS International است و همچنین او به عنوان پاریس هیلتون دبیرستان جگوک شناخته میشود. او از چا ایون سانگ متنفر است و بارها سعی میکند تا او و کیم تان را از هم جدا کند. همچنین او با برادر ناتنی کیم تان، کیم وون رابطه دارد. 

*کانگ مین هیوک در نقش یون چان یونگ

   پسر دبیر گروه جگوک. مهربان، خونسرد، خونگرم و باهوش. او همیشه اخلاقیات خوب انسان ها را در میابد. او بهترین دوست ایون سانگ است. 

*کانگ ها نئول در نقش لی هیو شین 

   پسر دادستان کل کشور. او با کیم تان دوست صمیمی است. خانواده اش به او فشار می آورند که علی رغم خواسته اش وارد دانشکده حقوق شود. او برای غلبه بر فشارهای خانواده اش بدون اینکه به تان و راچل بگوید، به ارتش می پیوندد. 

*چوی این هیوک در نقش کیم وون

   برادر ناتنی بزرگتر کیم تان. پسر همسر اول پدرش که در جوانی درگذشت. او یک مدیرجوان و توانمند است که مجتمع خانواده اش، گروه جگوک را اداره میکند. او همیشه سعی میکند که خود مجتمع را اداره کند زیرا میترسد تان مانع او شود. بنابراین او و تان هیچگاه رابطه واقعی برادرانه با یکدیگر نداشتند. 

بیشترین ریتینگ در کره: 25.6 درصد

کمترین ریتینگ در کره: 10.5 درصد

بیشترین ریتینگ در سئول: 28.6 درصد

کمترین ریتینگ در سئول: 11.8 درصد

گزارش شد که یک سریال تلویزیونی چینی ساخته سال 2014 به نام وارث میلیارد دلاری با بازی یو شیائو تونگ، کان چینگ زی و چوی سیوون بازسازی شده از سریال وارثان است. اما بعدا این ایده توسط کارگردان و چوی سیوون رد شد. در سال 2016 اعلام شد که یک فیلم کره ای_چینی بر اساس وارثان درحال ساخت است. 

خوشحال میشم نظراتتون رو راجع به این سریال بدونم.

زندگی در تاریخ.ایران.کره


داستان

چا دال گون (لی سونگ کی) بدلکاره که از برادرزاده ش چا هوون (مون وو جین) نگهداری میکنه. این دو نفر کاملا همدیگه رو دوست دارن ولی توی چندین بحث باهم اختلاف دارن. هوون ببه عنوان یکی از اعضای تیم ملی به مراکش میره. توی هواپیما هوون ویدیویی برای دال گون میفرسته که رویاهاش رو ادامه بده. 

بعدا هواپیما مورد حمله تروریستی قرار میگیره اما رسانه ها اعلام میکنن هواپیما به دلیل نقص فنی سقوط کرده. چا دال گون به همراه خانواده های قربانیان به مراکش میرن و همونجا دال گون کسی رو میبینه که توی هواپیما بوده اما نمرده. 

دال گون سعی میکنه ثابت کنه که دلیل سقوط هواپیما حمله تروریستی بوده. با این حال هر وقت اون مدرکی پیدا میکنه به طرز مرموزی مدرک گم میشه. یا وقتی بخواد به دیگران این موضوع رو ثابت کنه زندگیش رو تهدید میکنن. 

اون با گو هه ری (بائه سوزی) دوست میشه و این دو نفر سعی میکنه عامل اصلی سقوط هواپیما رو پیدا کنن. دال گون و هه ری تحقیقاتی رو شروع میکنن که هرچی جلوتر میرن به یه شبکه ی فساد پیچیده میرسه که تمداران کره پشتش هستن. 

بازیگران

لی سونگ کی در نقش چا دل گون

   اون یه بدلکار و عموی چا هونه که توی هواپیمای b357 کشته شد. اون برای فاش کردن راز سقوط هواپیما با گو هه ری همکاری میکنه.

بائه سوزی در نقش گو هه ری

   اون یه مامور N.I.S (سرویس اطلاعاتی کره) هست که شغل کارکند دولت رو برای تامین هزینه های زندگی خانواده اش انتخاب کرده. اون در آخر تبدیل به یه مامور مخفی میشه. 

شین سونگ روک در نقش گی ته یونگ

   رئیس تیم اطلاعاتی N.I.S و یه فرد وفادار و صالح هست. 

لی گونگ یونگ در نقش ادوارد پارک/ساموئل

   رئیس دینامیک سیستم و کسی که باعث سقوط هواپیما شد.

مون جونگ هی د رنقش جسیکا لی

   رئیس شرکت جان اند مارک.

بک یون سیک در نقش جونگ کوک پیو

   رئیس جمهور کره جنوبی.

مون سونگ در نقش هونگ سون جو

   نخست وزیر کره جنوبی.

کیم مین جونگ در نقش یون هان کی

   منشی امور مدنی

کیم جونگ سو در نقش آن کی دونگ

   مدیر کل N.I.S

لی کی یونگ در نقش کانگ جو چول

   یکی از مدیران N.I.S

جونگ مان سیک در نقش مین جه شیک

   هفتمین مدیر N.I.S

هوانگ بو را در نقش گونگ هوا سوک

   کارمند N.I.S و دوست گو هه ری

ریو وون در نقش مایکل

   معاون رئیس شرکت جان اند مارک و دستیار ادوارد.

ریتیتنگ

بیشترین ریتیتنگ در کره جنوبی: 13.0 درصد

کمترین ریتیتنگ در کره جنوبی: 5.8 درصد

بیشترین ریتیتنگ در سئول: 13.1 درصد

کمترین ریتینگ در سئول: 4.6 درصد

جوایز

از جمله جوایزی که این سریال تونست کسب کنه جایزه بهترین زوج، بهترین بازیگر نقش مکمل زن، جایزه برتر در Miniseries (مرد)، جایزه برتر در Miniseries (زن) و . هستن.

نظر فراموش نشه دوستان

معرفی بعدی، معرفی سریال وارثان

زندگی در تاریخ.ایران.کره


اسم: اولین عشق من ، My First First Love

ژانر: عاشقانه ، مدرسه ای

کارگردان: اوه جین سوک

نویسنده: کیم ران

فصل ها: 2

قسمت ها: 16

زمان هر قسمت: 42_56 دقیقه

شبکه پخش: Netfilxs

کشور سازنده: کره جنوبی

زبان: کره ای

داستان

این سریال داستان پنج جوان و برخورد های نا آرام آنها با مفهوم عشق اول را روایت می کند. ته یون یک دانشجوی دانشگاه است که دوستانش به طور غیر منتظره ای تصمیم میگیرند به خانه ی او نقل مکان کنند. حال همه ی آنها باید یاد بگیرند با یکدیگر زندگی کنند و عشق ورزیدن را بیامورند. 

بازیگران

جی سو در نقش ته یون_او (o)

جونگ چه یون در نقش هان سونگ_آی (i)

جونگ جین یونگ در نقش سو دو هیون

چوی ری در نقش او گا رین

کانگ ته اوه در نقش چو هون

فصل ها قسمت ها تاریخ پخش
1 8 قسمت آوریل 2019
2 8 قسمت 26 جولای 2019

فیلمبرداری سریال در سپتامبر 20 شروع شد و در ژانویه 2019 به پایان رسید. 

معرفی بعدی، معرفی سریال بی خانمان

زندگی در تاریخ.ایران.کره


به خوندن نقد سریال پر طرفدار و عاشقانه ی وارثان خوش اومدین. سریالی که تونست طرفداران زیادی رو چه در داخل کره و چه در کشورهای دیگه به خودش جذب کنه. اما نظر من درمورد این سریال کاملا متفاوته. حقیقتش رو بخواید من اصلا انتظار زیادی از این سریال نداشتم و علی رغم نظرات مثبت راجع به این سریال می دونستم که سریال بسیار عالی نیست. اما برای اینکه بالاخره یه ژانر مدرسه ای ببینم خواستم وارثان اولین سریالم توی این ژانر باشه.

اولین چیزی که راجع به این سریال میگم تیم بازیگری هستن. تیم بازیگری این سریال واقعا عالی بود به خصوص بازیگران فرعی که یکی بهتر از دیگری بودن. الخصوص کیم وو بین، میونگسو، لی بونا، چانیونگ و . .

ولی با زوج سریال خیلی مشکل داشتم به خصوص پارک شین هه که مدام گریه میکرد و رو اعصابم بود.

لی مین هو توی این سریال بیش از حد لوس بود و دلیلش هم اینکه فکر میکنم سبک بازیش خیلی افت کرده. کلا نه شخصیت کیم تان رو دوست داشتم و نه بازی لی مین هو رو.

در طول سریال هم که یه دیالوگ ماندگار ندیدم اما سکانس آخر یه دیالوگ آموزنده داشت. برای خوندن این دیالوگ اینجا کلیک کنید.

در حقیقت من نه از زوج شین هه و مین هو خوشم اومد و نه از زوج شین هه و وو بین. کلا نمی خواستم شین هه پیش هیچ کدومشون باشه. ولی از حق نگذریم که بازی کیم وو بین خیلی تماشایی بود. فقط یکم قیافه ش خوب نیست. اما بازیش عالیه.

اتفاقات و ماجراهایی که توی دبیرستان برای دانش آموزان می افتادن جذاب بودن. من بیشتر جو مدرسه و دبیرستان رو دوست داشتم تا مکان های دیگه. 

اما متاسفانه توی این سریال بیشتر روی مشکلات خانوادگی کیم تان کار کرده بودن. ای کاش بیشتر دقدقه ها و مشکلات دانش آموزان در فضای مدرسه رو نشون میدادن.

برام سوال بود چجوری یهویی عشقی بین زوج سریال به وجود اومد اونم فقط توی دو سه قسمت اول سریال.

اصلی ترین چیزی که اشتیاق منو برای دیدن این سریال کم کرد سن حقیقی بازیگران بود. مثلا وقتی که مین هو توی این سریال بازی می کرد، 26 سالش بود در حالی که توی سریال نقش یه پسر ساله رو بر عهده داشت. اگه کارگردان و نویسنده بازیگری رو انتخاب میکنن باید به سنش هم توجه بکنن فقط محبوبیت رو در نظر نگیرن.

اگه به گذشته ی همه ی شخصیت ها دقت کنیم متوجه میشیم که همه شون گذشته ی سختی رو پشت سر گذاشتن. حتی الان هم زندگیشون چندان خوب نیست. فرقی نمیکنه پولدار باشن یا فقیر. فقط هیچ کدومشون زندگی آروم و راحتی نداشتن.

ناگفته نمونه من یه نکته ی بسیار زیبا از سریال یاد گرفتم. اونم شجاعته. اگه شجاعت داشته باشی میتونی به آرزوهات برسی. چیزی که در طول سریال می دیدیمش و درک می کردیم که مین هو و شین هه با همین شجاعت تونستن از مانع هایی که سد راهشون بود، عبور کنن.

در آخر با کمال احترام به تمامی طرفداران این سریال میخوام نمره ی 7.25 بهش بدم. و اگه یه روزی هم خواستین سریال رو ببینین، به خاطر بازیگرانش انتظار چندان زیادی از سریال نداشته باشین. 

زندگی در تاریخ.ایران.کره


همین امروز سریال وارثان رو تموم کردم. تعریف چندانی از سریال ندارم. در طول سریال هیچ صحنه یا دیالوگی نظرم رو جلب نکرد به جز آخرین دیالوگ سریال. برای خوندن این دیالوگ آموزنده برین به ادامه مطلب.

چا اونسانگ: شاید دوباره از پا بیفتم و شاید دوباره به زانو در بیام.

هر چند از یه چیزی خوب مطمئنم.

کیم تان: به هر قیمتی که شده برو دنبال چیزی که میخوای و بهش برس.

و اما این دیالوگ به این معنیه که باید شجاعت داشته باشیم. چیزی که زیاد در طول سریال از اونسانگ و تان دیدیم.

نظرتون درمورد این دیالوگ چیه؟

زندگی در تاریخ.ایران.کره


بعداز مدت ها هوس یه سریال تاریخی کردم. واسه همین سریال دلقک تاجدار رو شروع کردم. همونطور که از اسم سریال پیداست داستان درباره ی دلقکی هست که پادشاه میشه. 

یه دلقک به اسم هاسون به دست پادشاه واقعی مشاور اعظم سلطنتی جایگاه پادشاهی چوسان رو میگیره. این دلقک سعی میکنه ت های علط و اشتباه پادشاه واقعی رو اصلاح کنه و تمامی دشمنان سلطنت رو نابود کنه. در این میان اون عاشق ملکه میشه و

هنگام تماشای سریال نکته ای که نظرم رو جلب کرد بازی یئو جین گو بود. اون توی این شخصیت نفش دوتا شخصیت متفاوت رو بازی میکنه که هیچ شباهتی از هیچ لحاظی باهم ندارن. اولین بار توی سریال خورشید و ماه بازی یئو جین گو رو دیدم. اونجا نه از قیافه ش خوشم اومد و نه از بازیش. بعدش یئو جین رو گو رو توی هتل دل لونا دیدم. اونجا هم بازیش خیلی مصنوعی بود. اما توی این سریال کاملا شایستگی خودش رو ثابت کرد.

سریال در آشفتگی های ی دربار شروع شد. جنگی داخلی میان پادشاه و دشمنانش. دشمنانی که خود پادشاه ساخته. ملکه مادر، وزیر جین پیونگ و وزیر شین چی سو. حالا فقط دو نفر یاور پادشاه هستن. وزیر یو (پدر ملکه) و منشی اعظم سلطنتی لی. اما این پادشاه که معتاده با دستان خودش وزر یو، یار وفادارش رو از دست میده. حالا این منشی سلطنتی وفادار تصمیم میگیره مدتی پادشاه رو از قصر خارج کنه و یه دلقک رو پادشاه کنه.

دلقکی که اخلاقیاتش دقیقا برعکس پادشاهه. دلقکی که اگه قولی بده روی قولش میمونه. دلقکی که همیشه لبخند به لب داره و هیچوقت مرگ کسی رو نمیخواد.

جملات بالا خلاصه ای از ماجراها و اتفاقات سریال بودن. پس حالا بهتره نقاط قوت و ضعف سریال رو باهم بررسی کنیم.

شاید سنجاق سر و لباس های ملکه جدید بودن اما اصلا زیبا نبودن و بهش نمی اومدن. من بیشتر از لباس های ملکه مادر خوشم می اومد.

صحنه ی عجیب

در طول سریال احساس میکردم که یه شخصیت اضافیه اونم پادشاه واقعی بود. برای همین مدام میخواستم اون بمیره و توی قسمت هشت این اتفاق افتاد. بالاخره منشی اعظم سلطنتی زهر توی نوشیدنی پادشاه ریخت و کشتش. البته کاملا میتونستم درک کنم که این کار منشی سلطنتی فقط از روی صداقت و وفاداری بود. ولی مشکل این بود من نمی دونستم برای این صحنه باید گریه کنم یا خوشحال باشم؟ هر ثانیه ای که میگذشت یه جوری بودم. خودمم نمیدونستم باید چیکار کنم. در کل این صحنه برای من خیلی عجیب بود.

همینطور که سریال جلوتر رفت و هاسون دلقک بیشتر نقش پادشاه رو بازی کرد متوجه شدیم که اون بیشتر از پادشاه واقعی میتونه پادشاه چوسان باشه. همچنین در این مشکلات ی ملکه واقعا عاشق هاسون میشه. اما نباید یادمون بره کسی که ملکه عاشق شده هاسون دلقکه نه پادشاه.

اتفاقات پست سرهم می افتادن و باعث میشدن شین چی سو هویت واقعی دلقک رو بفهمه و راه چاره ای جلو پای ملکه مادر و وزیر جین پیونگ گذاشته بشه. همه ی این دشمنان ضد پادشاهی هستن که پادشاه هم نیست و فقط یه دلقکه.

یه دلقک میتونه روی هر صحنه ای بازی کنه. پس این دلقک در مواقعی که جلوی ملکه مادر کم می آورد، اغتشاش و آشوب درست و صحنه و رو ترک میکرد. یا وقتی که توی مخمسه ها گرفتار میشد و نه راه پس داشت نه پیش، با هوش و ذکاوت خودش از مخمسه رهایی میافت. مثل زمانی که شین چی سود هویت واقعی هاسون رو فهمید، توی اون لحظه دیگه فکر میکردم همه میفهمن و همه چی تموم میشه. اما اینجوری نبود.

قسمت 13 برای من بسیار زیبا و تماشایی بود. خیلی لذت بردم که همین دلقک بدون کمک هیچ کسی شین چی و پسرش رو نابود کرد. البته شاید شین چی سو به این راحتی ها زمین نمیخورد اما بازهم یه همچین کار بزرگی رو پادشاه واقعی هم نمیتونست انجام بده. 

من به شخصه از این سریال با عنوان یه درام عاشقانه ی غمگین به همراه طنز یاد میکنم. منظورم از عاشقانه ی غم انگیز نرسیدن زوج سریال بهم نیست. منظورم سختی هاو تلخی هایی هستن که در طول سریال برای زوج سریال اتفاق می افتادن.

مرگ خیلی از شخصیت های داستان برام قابل درک نبود و اصلا هم نمیتونستم تصور کنم که پایان اون شخصیت ها مرگه. مثل هاکسان، افسر جانگ و حتی پادشاه واقعی. مرگ این افراد خیلی رنج آور بود. در کل پایان عجیبی بود. نه غم انگیز بود نه هپی اندینگ. هپی اندینگ بود چون که ملکه و هاسون بهم رسیدن و غم انگیز بود چون افراد زیادی قربانی شدن و مردن.

در نهایت نمره ای که به این سریال میدم 8.75 از 10 هست.

نقد بعدی، نقد سریال وارثانبه زودی

زندگی در تاریخ.ایران.کره


​​​​​​

ژانر: فانتزی ، عاشقانه ، کمدی

نویسدگان: این جی هیه ، سونگ ها یونگ

کارگردان: کیم سانگ هیوپ

کشور سازنده: کره جنوبی

زبان: کره ای

تعداد قسمت ها: 32

زمان قسمت ها: 35 دقیقه

شبکه سازنده: MBC

داستان سریال

این سریال داستان یه دختر دبیرستانی به اسم اون دان اوه (کیم هیون) که دانش آموز یه آکادمی معتبر هست رو روایت میکنه. یه روز به طور اتفاقی اون متوجه میشه دنیایی که توش زندگی میکنه، دنیای فانتزی طنز هست. او و بقیه فقط شخصیت های یه کتاب طنز با عنوان مخفی هستن، و همه تحت اختیار نویسنده قادر و دانا هستن. دان اوه فقط یه شخصیت اضافیه و بدتر از اون نویسندن به دان اوه یه تنظیمات بد داده: اون با دوستش که همیشه تحقیرش میکرد نامزد شده، یه بیماری قلبی داره و زمان کمی برای زنده موندن داره. 

دان اوه که از این سرنوشت ناراضیه، سعی میکنه داستان کتاب رو تغییر بده و عشق واقعی خودش رو پیدا کنه و سرنوشت خودش رو رقم بزنه. همینطور که اون امید داره تا از کنترل نویسنده خارج بشه با دانشجوی شماره 13 (کیم رو وون) ملاقات میکنه. اما با اتفاقاتی که برای دان اوه و شماره 13 که اونو ها رو صدا میکنه، متوجه میشه که برای تغییر سرنوشتش باید بهایی پرداخت کنه. 

بازیگران سریال

کیم هیون در نقش اون دان اوه

کیم رو وون در نقش ها رو

لی جائه ووک در نقش بک کیون

لی نا یون در نقش یو جو دا

جونگ گان جو در نقش لی دو هوا

کیم یونگ ده در نقش اوه نام جو

لی تائه ری در نقش گوم جین می

تولید

اول ساخت این سریال قرار بود توی سپتامبر 2019 صورت بگیره اما تا 2 اکتبر به عقب افتاد.

ریتینگ

بیشترین ریتینگ توی کل کشور: 4.1 درصد

کمترین ریتینگ توی کل کشور: 2.2 درصد

جوایز و نامزدها

سال جایزه دسته بندی گیرنده نتیجه
2019

سی و دومین

جایزه گریمه

بهترین بازیگر

جدید

کیم رو وون

برنده

شد

2019 جوایز MBC دراما درام سال

تو فوق العاده ای

برنده 

شد

2019 جوایز MBC دراما

جایزه برتری، بازیگر زن در

درام چهارشنبه و پنجشنبه

کیم هیون

برنده

شد

2019 جوایز MBC دراما

بهارین بازیگر نقش مکمل در

درام چهارشنبه و پنجشنبه

لی تائه ری

نامزد

شد

2019 جوایز MBC دراما بهترین بازیگر جدید

کیم رو وون

برنده

شد

2019 جوایز MBC دراما بهترین بازیگر جدید

لی جائه ووک

برنده

شد

2019 جوایز MBC دراما بهترین بازیگر جدید

جونگ گان جو

نامزد

شد

2019 جوایز MBC دراما بهترین بازیگر جدید

کیم یونگ ده

نامزد

شد

2019 جوایز MBC دراما بهترین بازیگر جدید زن کیم هیون

برنده

شد

2019 جوایز MBC دراما بهترین بازیگر جدید زن لی نا یون

نامزد

شد

2019 جوایز MBC دراما جایزه بهترین زوج

کیم رو وون،

کیم هیون و

لی جائه ووک

نامزد

شد

2020

پنجاه و ششمین جوایز

هنری باکسانگ

بهترین بازیگر جدید مرد لی جائه ووک

نامزد

شد

2020 جوایز درام سئول درام برجسته کره ای تو فوق العاده ای

برنده

شد

زندگی در تاریخ.ایران.کره


سلام دوستان! 

خواستم یادی کنم از سریال های لی بیونگ هان. در این پست می تونین نقد سریال تاریخی پزشک اسب ساخته ی لی بیونگ هان، کارگردان سریال های دونگ یی، ایسان و جواهری در قصر رو بخونین.

برین به ادامه مطلب

ژانر اصلی این سریال پزشکی و تاریخی هست. اما خُب عاشقانه ای هم توی سریال وجود داره. مگه میشه سریال های کره ای باشن ولی عاشقانه نباشه؟ 

داستان سریال از ماجراها و اتفاقاتی که برای سه تا دوست می افته، شروع میشه. این سه نفر توی درمانگاه سلطنتی کار میکنن اما طی اتفاقاتی یکی از این سه دوست به دوتا دوست دیگه اش خیانت میکنه و باعث مرگ یکیشون میشه. درست همون روزی که اون مرد میمیره پسرش هم به دنیا می آید. اما چون پدرش یه خیانت کاره باید پسره رو هم بکشن. ولی یه رعیت زاده که به اون ارباب بدهکاره و همسرش هم بعداز به دنیا آوردن دخترش فوت کرده، دخترش رو به جای پسر ارباب جا میزنه تا جون پسر ارباب رو نجات بده. (چون طبق قانون پسر یه خیانت کار باید بمیره و دختر یه خیانت کار باید برده بشه) حالا بعداز سالها این پسر و دختر که جاشون باهم عوض شده همدیگر رو می بینن و این شروع رابطه ی این دو نفر میشه.

طی اتفاقاتی که طوی سریال می افته متوجه می شیم که شخصیت منفی سریال لی میونگ هوانه. اون قبلا توی اصطبل اسب ها زندگی میکرده و بعداز ورودش به درمانگاه سلطنتی با دوتا پزشک آشنا شده که با اونها دوست شده. اما بعداز خیانتی که به اون دو نفر کرد، تبدیل به یه مرد بد ذات شده که فقط به فکر بدست آوردن قدرت بیشتره. 

ماجراها و اتفاقات پزشکی سریال بسیار جذاب و دیدنی بودن. کاملا لذت می بردم از کارهای کوانگ هیون که با عشق و علاقه ی تمامش به پزشک اسب بودن، توی آزمون پزشکی شرکت کرد و قبول شد. شاید اشراف و بقیه پزشک های دربار ورود یه پزشک اسب پایین رتبه رو به درمانگاه سلطنتی نپذیرن، اما اون با سماجت تمام لیاقت خودش رو ثابت کرد. و همون پزشک اسبِ فرومایه به بالاترین رتبه توی پزشکی رسید. 

از چیزی که بدم می اومد تعداد زیاد قسمت های سریال بود. 50 قسمت یکم زیاده حداقل نصفش میکردن و قسمت ها رو به 25 قسمت کاهش میدادن. 

من بیشتر صحنه هایی که کوانگ هیون توی جینگ بود رو دوست داشتم. وقتی که می دیدم بیمارانی رو نجات میده که دکتر های دیگه ازشون قطع امید کردن، بیشتر جذب سریال میشدم.

اما مشکلی که سریال داشت این بود که عمل های جراحی رو نشون میداد. مثل برش ها، بخیه ها و . . یکمی روحیه ی من ضعیفه واسه همین خیلی سخت میتونستم این سکانس ها رو تحمل کنم.

از این سریال نکات آموزنده و پزشکی زیادی رو یاد گرفتم. مثل هرگز نباید نقطه ی عمل جراحی بافت مُرده بخیه زده بشه چون باعث عفونت میشه، طب سوزنی هم باعث نجات زندگی میشه و هم باعث از دست دادن زندگی (با سوزن گرم و داغ شده امکان کشته شدن انسان ها هست)، زهر وزغ سمیه و میتونی جلوی مسمومیت خونی رو بگیره. اما نمیشه پیش بینی کرد که بدن هر انسانی با زهر وزغ خشک شده چه واکنشی نشون میده. برای همین به جای زهر وزغ خشک شده از خاکستر وزغ استفاده میکنن. 

بازی بازیگران مطرح و به نام توی سریال که خودش یه نقطه قوت دیگه بود. 

اما سریال یه ایراد داشت. اونم تکراری بودن داستان بود. معمولا توی سریال های لی بیونگ هان زندگی شخصیت اصلی از وسط سریال تغییر میکنه. درسته که این یه هیجانیه که بیننده دوست داره ببینه. اما از نظر من که تکراری بود. چون این سریال به نحوی ادامه سریال جواهری در قصر بود. توی اواخر سریال جواهری در قصر به عمل جراحی اشاره شد ولی عمل جراحی صورت نگرفت. توی سریال پزشک اسب نویسنده در کنار زندگی شخصیت ها عمل جراحی رو هم قرار داده. 

یه نقطه ضعف اینکه شخصیت اصلی همیشه سربلند و پیروز بود. توی سریال هر بار کوانگ هیون اومد کسی رو عمل کنه اون زنده موند (به جز یه مورد). اون یه موردی که به دست کوانگ هیون مُرد، باعث شد که اون یه پزشک ماهر بشه. و همین باعث شد که ما در هنگام عمل های جراحی خیالمون راحت باشه کسی رو که دارن عمل میکنن، نمیمیره. 

مرگ لی میونگ هوان هم از نظر من خیلی منطقی بود ولی ای کاش دیگه غمگینش نمیکردن. نمیدونم چرا سریال های کره ای اصرار دارن آخر سریال مرگ شخصیت منفی رو مظلوم جلوه بدن. اگه نویسنده و کارگدان یه شخصیت رو منفی میکنن باید تا آخرش هم منفی بمونه دیگه چرا مثبتش میکنن؟

به هرحال سریالی دیگه از لی بیونگ هان بود و ارزش دیدن داشت. نمیتونم بگم که سریال عالی بود. فقط خوب بود.

دوستان اینم بگم که من این سریال رو حدود یه سال پیش دیدم. واسه همین اسم خیلی از شخصیت ها یادم نمیاد. اگه توی این نقد اسم یه شخصیت رو نگفتم، به خاطر همینه که یادم نمیاد. در کل ببخشین.

نظری دارین، بفرمایین

نقد بعدی، نقد سریال دلقک تاجدار

زندگی در تاریخ.ایران.کره


هنوز این سریال رو شروع نکردم. همزمان دوتا سریال از شبکه jtbc درحال پخش هستن. قطعا میتونم بگم این سریال بهتر از با وجود اینکه میدانم» هست. شاید داستان این سریال رو ندونم چیه اما با وجود اینکه میدانم» اونقدر مزخرفه که هر سریال دیگه ای در برابرش خیلی قشنگه. 

عکس های بعدی، از کیم وو بین

زندگی در تاریخ.ایران.کره


قبل از شروع نقد باید یه اعترافی بکنم. حقیقتش قبل از اینکه شروع به تماشای سریال بکنم فکر میکردم با یه سریال عاشقانه همراه با طنز طرف هستم. اما وقتی که سریال رو شروع کردم به طرز هیجان انگیزی غافلگیر شدم.

معرفی شخصیت ها

مون کانگ ته: یه مراقب یتیمه که توی تیمارستان خوب کار میکنه. اون توی بچگی مادرش رو از دست داد و برای همین همیشه مجبور بود از برادر بزرگترش مراقبت کنه. اونها همیشه از جایی به جای دیگه فرار میکردن و همه ی اینها باعث شده که کانگ ته نتونه یه زندگی آروم رو داشته باشه. اون بعدا با کو مون یونگ که توی بچگی هم اونو دیده بود، دیدار میکنه و عاشقش میشه. 

کو مون یونگ: یه نویسنده کتاب کودکانه که اختلال شخصیت ضد اجتماعی داره. اون دوران بچگی خیلی وحشتناکی رو به خاطر پدر و مادرش تجربه کرده. اون به طور اتفاقی مون کانگ ته رو توی تیمارستان می بینه و میخواد که اونو داشته باشه چون کانگ ته متفاوت از سایر مردها با مون یونگ رفتار میکنه.

مون سانگ ته: برادر بزرگتر مون کانگ ته هست که مبتلا به اوتیسمه. اون از طرفداران مون یونگ و یه تصویرگر هست. سانگ ته تنها شاهد قتل مادرش بود که همین اتفاق باعث شد اون از پروانه ها بترسه. هر وقت که بهار میشه و پروانه ها به آسمون میان، سانگ ته دوباره کابوس هاش شروع میشه. کانگ ته هم مجبور میشه از شهری که توش هستن نقل مکان و از پروانه ها فرار کنن.

نام جو ری: یه پرستار و همکار کانگ ته توی تیمارستان خوبه. اون یه دختر خجالتیه و به کانگ ته علاقه داره و وقتی دخترای دیگه ای رو اطراف کانگ ته می بینه حسادت میکنه. اوایل جو ری از مون یونگ که توی بچگی با هم دوست بودن خوشش نمیاد. بعدا اون از لی سانگ این خوشش میاد. 

اوه جی وانگ: رئیس تیمارستان خوب هست. اون با بیمارانش خیلی صمیمیه و سعی میکنه رابطه ی خوبی برای درمان اونها، باهاشون برقرار کنه. همینطور یه مرد شوخ طبع و تقریبا باهوش هم هست. 

لی سانگ این: اون مدیر عامل شرکت سانگ سانگ ای سانگه. اون ده سال برای مون یونگ کار کرده و کتاب های کودک مون یونگ رو انتشار میکنه. اون بعدا به جوری علاقمند میشه. 

پارک هونگ جا: در ظاهر یه سرپرستار مهربون و خوش قلب تیمارستان خوبه. اما در واقع اون مادر مون یونگه که بیست سال پیش مادر کانگ ته و سانگ ته رو کشت. 

نقد سریال

سریال مشکلی نیست خوب نباشی یه مفهوم زیبا رو به ما رسوند. هر انسانی حق داره توی این دنیا یه زندگی خوب و آروم رو تجربه کنه. اما انسان هایی هستن که از داشتن چنین زندگی محروم هستن. توی این سریالغ مثال هایی از این نوع انسان ها آورده شده. کو مون یونگ ، مون کانگ ته ، مون سانگ ته. این سه نفر گذشته ی سخت و دردناکی داشتن. از بی محبتی های پدر و مادر گرفته تا قصد کشتن بچه هاشون.

این تفکر وجود داره کسی که توی قلعه زندگی میکنه، یه زندگی مجلی و باشکوه داره و خیلی خوشبحته. اما اینطوری نیست؛ توی یه قلعه ی نفرین شده در اعماق جنگل شاهزاده خانم زندگی میکنه که به خاطر شرایط زندگیش به یه انسان بی احساس تبدیل شده. حالا این دختر منتظر شاهزاده رویاهاشه تا بیاد و اونو از اون قلعه نجات بده. 

سال ها میگذره و این شاهزاده خانم بزرگ میشه. اما اون هنوز هم از درون یه بچه س که عقده های بچگیشو داره. این دختر دوباره شاهزاده رویاهاش رو میبینه و زندگی جدیدی از پیش میگیره.

این شاهزاده خانم الان نویسنده ی کتاب های کودکان کو مون یونگ و اون شاهزاده مراقب مون کانگ ته هستن.

پایه و اساس سریال از روی داستان های بچگونه بنیان نهاده شده. نویسنده ی این سریال با یه دید دیگه به این داستان ها نگاه کرده و برای تمامی مشکلاتی که توی این داستان ها به وجود می اومدن، دلیل و برهان منطقی پیدا کرده. حالا در کنار این ها ماجراهای شخصیت های این سریال رو به کاراکترهای این داستان ها ربط داده بود. داستان هایی از جمله جوجه اردک زشت، رومئو و ژولیت، پدر دو خواهر و افسانه سه برادر. 

قطعا تمامی مشکلات و آسیب های روحی فقط با عشق و محبت حل نمیشن. شاید با محبت کردن بشه حداقل برای الان مشکلات رو فراموش کرد اما بازهم زخم عمیقی توی اعماق وجودمون باقی میمونه که باید تا آخر عمر باهاش دست و پنجه نرم کنیم.

دلم میسخوت برای همه ی شخصیت ها چون هرکدومشون در طول زندگی یه ضربه ی روجی خوردن. بیشتر از اون برای کانگ ته و مون یونگ ناراحت میشدم که سرنشتشون باید انقدر سخت و غمگین باشه.

اگه دقت کرده باشین توی قسمت های اولیه مون یونگ یه زن اندوهگین، کانگ ته یه انسان فداکار برای برادرش و سانگ ته به ظاهر یه انسان بالغ که درونش هنوز بچه س، بودند. اما به مرور این انسان ها تغییر کردن و تونستن کمی مثل همه ی انسان ها زندگی کنن.

ولی این هم خیلی بد بود که هر وقت اونها یه نفس آروم و راحت می کشیدن همه چی خراب میشد. گویی نباید این سه نفر یه زندگی آروم و بی دقدقه رو تجربه کنن.

نکات اصلی و فرعی سریال عالی طراحی شده بودن برای همینه که حرفی ازشون نمیزنم. مثل: کاراکتر پردازی، بازیگران، فیلمنامه، طراحی صحنه و لباس، کارگردانی و تدوین، عاشقانه ها و . .

اما میخوام یه ایراد اساسی از سریال بگیرم. قسمت های آخر زیادی عاشقانه بودن و من یکمی حوصله م سر میرفت. ای کاش کمی میزان عاشقانه در این قسمت ها کم بود.

و اگه همه ی چیزهایی که گفتم رو در نظر بگیرم نمره 9 لایق این سریاله.

همینطور امیدوارم یه روزی برسه که توی این دنیا هیچگونه بیمار روحی یا جسمی وجود نداشته باشه و تمامی انسانها زندگی شاد و لذت بخشی رو سپری کنن.

زندگی در تاریخ.ایران.کره


داستان: درمورد یه دانش آموز دبیرستانی به اسم اون دان او هست که متوجه میشه خودشو همه ی اطرافیانش توی دنیای کمیک‌اند. نویسنده ی این کمیک، دان او رو نامزد بک کیونگ خلق کرده که بیماری قلبی داره و قراره به زودی بمیره. اما دان او از این سرنوشت راضی نیست و میخواد موضوع داستان رو به کمک پسری به اسم هارو عوض کنه

 

روند فیلمنامه

فیلمنامه روند ثابتی نداره و مدام فراز و نشیب هایی داره و در طول سریال هیچ وقت ریتینگ افت نکرد. توی هر قسمت جدید نویسنده ی سریال معمایی رونمایی میکرد که امکان داشت پاسخشون رو در چند قسمت بعدی پیدا کنیم.

 

بازیگران و شخصیت پردازی

کیم هیون: این بازیگر نقش اصلی سریال رو بر عهده داشت درحالی که توی کمیک یه نقش فرعی بود. اون خیلی خوب توی سکانس های مختلف هنرنمایی میکرد. مثلا در سکانس های کمدی صداش رو مثل بچه ها تغییر میداد. یا در سکانس های غمگین عالی گریه میکرد و به بیننده حس میداد.

 

کیم رو وون: و اما رو وون که نقش اصلی مرد بود ولی توی قسمت سوم وارد ماجرا شد. حتی تا چهار پنج قسمت اول هم اسم نداشت. نقش اون توی کتاب کمیک خیلی کمرنگ بود جوری که نویسنده کمیک اصلا روش مانور نداده بود. اما حتی اگه دیالوگ های رو وون کم بود، با چشماش میتونست یه حس خوب به بیننده بده یا انگار داره با بیننده حرف میزنه.

 

لی جه ووک: حقیقتش من بیشتر نقش دوم مرد رو دوست داشتم تا نقش اول مرد (حداقل تا قسمت هفت). شاید دلیلش این بود که از همون قسمت اول رو وون توی ماجرا نبود و من با بک کیونگ کنار اومدم. اما اصلا نقش کیونگ رو چه تو سایه و چه تو صحنه دوست نداشتم. اون همش یه متکبر از خود راضی بود که فقط بلد بود دان او رو مسخره کنه. 

 

لی تائه ری: شخصیت این فرد مثل اسمش پیچیده بود؛ پری ماهی مرکب. گاهی اوقات خیلی مرموز و مکار بود جوری که انگار دشمن شخصیت های اصلیه. حتی گاهی اوقات این فکر به ذهنم میرسید که اون نویسنده ی کمیکه. ولی وقتی فهمیدم که اون چه زندگی سختی داشته دلم براش سوخت.

 

این سریال دو تا مثلث عاشقانه داشت. دان او ، هارو ، بک کیونگ مثلث عشقی سریال رو تشکیل میدادن. و جودا ، نامجو ، دو هوا که مثلث عشقی کمیک مدرن بودن.

 

داستان کمیک مدرن دقیقا شبیه وارثان و پسران برتر از گل بود. بازم مدرسه ی بچه پولدارها که یه دختر فقیر با بورسیه وارد مدرسه شده و دوتا پسر پولدار عاشقش شدن. و طبیعتا دختر داستان به نقش اول مرد میرسه.

 

کارگردان خیلی خوب سایه و صحنه رو ازهم جدا کرده بود. مثلا رنگ صحنه حدودا آبی بود و رنگ سایه نارنجی یا طبیعی. یا مثلا هر وقت یه صحنه ی جدید شروع میشد صدای ورق زدن صحنه ها شنیده میشد.

 

نمای دبیرستان خیلی کیوت و دیدنی بود. گلهایی که روی نمای دبیرستان رشد کرده بود، یکی از نقاط قوت طراحی صحنه بود.

 

من واقعا دیگه از ماجراهای ی خسته شدم. به خصوص اگه اون ت ها در قالب یه درام تاریخی نمایش داده بشن. من این سریال رو به هوا ژانر ی شروع نکردم. ای کاش ت توی این سریال وجود نداشت چون هر وقت سکانس های ی رو میدیدم، می خواستم بزنم جلو.

 

در طول تماشای سریال سوال هایی برام پیش اومد که هیچوقت جوابشون رو پیدا نکردم. البته ممکنه خیلی جزئی باشن اما دیگه ب ام سوال بودن. مثل: هارو بعداز مدرسه کجا میرفت اصلا جایی برای خوابیدن داشت؟ چرا توی کمیک گل شیپوری جودا، نامجو و دو هوا نبودن و حذف شده بودن؟ چرا همه به خودآگاهی رسیدن به جز نامجو، فقط اون اضافی بود؟

 

نقد این سریال هم به پایان رسید. نمیتونم این سریال رو جز بهترین ها در نظر بگیرم اما بالاخره یه سریال خاطره انگیز بود.

 

پیامی که این سریال به ما داد این بود که هیچوقت تسلیم سرنوشت نشیم و تغییرش بدیمو اگه دنیا تو رو دور زد، توهم دنیا رو دور بزن. فقط نشین و نگاهش کن تا هرکاری که دلش میخواد بکنه.

نظرتون درمورد این سریال چیه

زندگی در تاریخ.ایران.کره


این سریال علی رغم جنجال هایش، هفتمین درام با بالاترین رتبه در تاریخ تلویزیون کره است و آخرین قسمت آن دارای رتبه 17.371 درصد و بیش از 4 میلیون بیننده دارد. همچنین با کسب پنجمین رتبه در تاریخ شبکه، رکوردی برای tvN به ثبت رساند.

خلاصه داستان

در عصر مدرن جانگ بونگ هوان (چوی جین هیوک) آشپزی است که در کاخ آبی زندگی میکند. او دارای روح آزاد است، اما روزی خود را در بدن ملکه چئورین (شین هه سان) در دوره چوسان می بیند.

​​​​​​پادشاه چئولجونگ (کیم جونگ هیون)، فردی ملایم و راحت طلب است. با این حال او فقط از نظر نام پادشاه است، زیرا قدرت واقعی در دستان همسر پادشاه مرحوم سونجو، ملکه سونوون (به جونگ اوک) است.

ملکه چئورین به زودی متوجه میشود پادشاه چیزی نیست که به نظر میرسد و لو یک طرف تاریک و مشکوک دارد. 

بازیگران

*شین هه سان در نقش کیم سو یونگ/ملکه چئورین 

  سو ایون سول در نقش جوانی کیم سو یونگ

   او ملکه چوسان است که روح یک مرد را در بدن خود دارد. 

*کیم جونگ هیون در نقش یی وون بوم/پادشاه چئولجونگ 

  کیم کانگ هون در نقش جوانی یی وون بوم

   او بیست و پنجمین پادشاه چوسان است با شخصیتی مرموز و عجیب.

*ناه این وو در نقش کیم بیونگ این 

   او پسر خوانده کیم جوا گون است بنابراین او را پسر عموی ملکه میکند. او مخفیانه عاشق ملکه شده. 

*سئول این آه در نقش جو هوا جین

   او صیغه و اولین عشق پادشاه چئولجونگ است.

*چوی جین هیوک در نقش جانگ بونگ هوان

   یک آشپز پلیبوی و کاخ آبی که در یک توطئه گرفتار میشود و پس از تجربه کردن مرگ، در بدن ملکه چئورین بیدار میشود.

*یو یونگ جائه در نقش کیم هوان

   مردی جوان که همه ی روز درقصر سرگردان و دوست بیونگ این است. او علاقه ی زیادی به هونگ یون دارد.

*چا چونگ هوا در نقش بانوی دربار چویی

   او یک بانوی دربار و فداکار ملکه چئورین است. او به دلیل نق زدن مداومش بر روی ملکه مشهور است و بعدا احساسات خودش را درباره سرآشپز دربار مان بوک نشان میدهد.

مجادلات

پس از پخش قسمت دوم این سریال جنجال به پا شد زیرا این سریال از گنجینه ملی کره، اسناد واقعی سلسله چوسان به عنوان تابلوید» نام برده. این امر خشم بینندگان را بر انگیخت و حدود 700 نفر به کمیسیون استاندارد های ارتباطات کره شکایت کردند. همچنین این سریال مورد انتقاد قرار گرفت زیرا نویسنده درام چینی شبیه این سریال، اظهارات منفی درمورد کره در دیگر آثار خود داشته است. تهیه کنندگان با صدور بیانیه ای موضع خود را روشن کردند و از اختلاف نظرها عذرخواهی کردند.

ریتینگ

بیشترین ریتینگ در کره: 17.371 درصد

کمترین ریتینگ در کره: 8.030 درصد

بیشترین ریتینگ در سئول: .554 درصد

کمترین ریتینگ در سئول: 8.657 درصد

جوایز و نامزدها

جایزه دسته بندی گیرندن نتیجه

پنجاه و هفتمین جوایز

هنری باکسانگ

بهترین بازیگر زن شین هه سان نامزد شد

پنجاه و هفتمین جوایز

هنری باکسانگ

بهترین بازیگر نقش مکمل زن چا چونگ هوا نامزد شد

این سریال به زودی در شبکه GMA در فیلیپین پخش میشود. 

زندگی در تاریخ.ایران.کره


نقد با وجود اینکه میدانم

داستان: یو نا بی دانشجوی مجسمه سازیه که از دوست پسرش جدا میشه. اون با پارک جه اون که اون هم دانشجوی مجسمه سازیه ملاقات میکنه. اونها چندین بار هم رو می بینن و احساسی میان این دو نفر شکل میگیره

یو نا بی: دانشجوی مجسمه سازی. کم حرف، مهربون و زیبا. به خاطر خیانت عشق اولش ازش جدا شد. بعدا به طور اتفاقی پارک جه اون رو میبینه و عاشقش میشه. اونها باهم رابطه برقرار میکنن ولی سوتفاهم هایی هم در این رابطه ایجاد میشه.

پارک جه اون: یه دانشجوی مجسمه سازیه. عاشق پروانه هاست. اون شخصیت عجیبی داره و هیچوقت نمیتونی کاراش رو درک کنی. اون عاشق نا بیه ولی عشقش رو اشتباه به نا بی اعتراف میکنه و همین باعث بروز مشکلاتی میشه.

یون سول آه: عجیب و غیر قابل کشف. دوست دختر پارک جه اونه. اون با پارک جه اون قرار میزاره ولی رابطه ی این دو نفر عجیبه. با وجود اینکه میدونه پارک جه اون با یو نا بی ارتباط داره اما بازهم باهاش قرار میزاره.

قبل از اینکه سریال رو شروع کنم، این سریال رو معرفی کرده بودم. واسه همین از خلاصه داستان اینجوری برداشت کرده بودم که داستان از افسردگی و ناامیدی های نا بی شروع میشه. اما اینجوری نبود؛ فقط توی چندین سکانس دیدم که نا بی و دوست پسرش باهم هستن و بعد که نا بی از دوست پسرش جدا شد، خبری از افسردگی نا بی نبود. فقط چندتا خاطره رو مرور کرد. این دیگه خیلی مصنوعی بود. آخه کیه که بعداز بهم زدن همچین واکنشی از خودش نشون بده؟

 

البته فکر کنم دلیل اصلی بی تفاوتی نا بی بعداز بهم زدنش، دیدار اون و پارک جه اون بود. پارک جه اون با بازی سونگ کانگ. فعلا میخوام شخصیت پارک جه اون رو باهم بررسی کنیم. اون چند شخصیتی بود. مثلا در گفتار جوری وانمود میکرد که انگار عاشق نا نبیه. ولی بعدا میرفت و با یکی دیگه قرار میذاشت. اصلا از شخصیت پارک جه اون خوشم نیومد.

 

کلا مانور اصلی داستان روی روابط عاشقانه و چگونگی برقرار کردن این روابط بود. سریال مفهوم درست و حسابی نداشت. این ارتباط های عاشقانه رو میتونیم تو 90 درصد سریال های کره ای ببینیم. سریال خیلی کسل کننده بود و فقط از سر سرگرمی و بازیگرانش نگاهش میکردم. 

 

در طی سریال افت ریتم زیاد بود. در حین تماشا مدام میخواستم بزنم جلو. تازه یه دلیل اساسی هم که این سریال زیاد از نظر من محبوب نبود، درحال پخش بودن سریال بود. تازه از اون بدتر که هر هفته فقط یه قسمت پخش میشد. از نظر من اگه این سریال رو پشت سرهم میدیدم حداقل کمی محبوبیت بیشتری برام داشت.

 

راستش من این سریال رو توی قسمت ششم دراپ کردم چون دیگه اونقدر کشش نداشت که بخوام ادامش بدم. اما برای اینکه این نقد رو کامل کنم، قسمت آخرش رو دیدم. 

 

نقاط ضعف

*این سریال پر از نقاط ضعف و منفی بود. اول اینکه فضای داستان با وجود عاشقانه بودنش خیلی دارک و تیره بود. به خصوص قسمت آخر که گویی بازیگران دیگه نایی برای دیالوگ گفتن براشون باقی نمونده. هر وقت به قیافه هاشون نگاه میکردم انرژی منفی میگرفتم. الخصوص حرف زدن بی انرژی نا بی که از همون قسمت اول رو مخم بود.

 

*تعداد قسمت ها برای چنین داستانی زیادی بودن. چرا برای همچین داستانی یه مینی سریال درست نکردن که اونجوری هم ریتم افت نمیکرد، هم مخاطبان بیشتری جذب میکردن و هم به عنوان یه اثر خوب به یادگار میموند.

 

*مورد بعدی هم بازی بازیگران بود که من هیچ حسی ازشون نمیگرفتم. گویی فقط بلدن دیالوگ بگن و اون سکانس رو تموم کنن. همین.

 

و از همون قسمت اول مشخص بود پایان داستان چجوریه. اصلا اسم سریال کل ماجرا رو لو داده بود. با وجود اینکه میدونم این عشق نیست اما بازهم ادامش میدم. این معنی واقعی اسم سریال بود.

 

و با کمال تاسف که نشستم و کلی وقت گذاشتم برای تماشای این سریال که اصلا ارزشش رو هم نداشت باید بگم که 3 از 10 میدم و به هیچ کسی پیشنهادش نمیکنم.

اگر هم شما نظری درمورد این سریال دارین، چه منفی چه مثبت بگین.

زندگی در تاریخ.ایران.کره


آهنگ مرگ یک مینی سریال تلویزیونی کره جنوبی محصول سال 20 است که بر اساس رویداد های واقعی، با بازی لی جونگ سوک و شین هه سان ساخته شده است. این سریال از 27 نوامبر تا 4 دسامبر 20 از شبکه SBS پخش شد و در سراسر جهان در نتفلیکس در دسترس است.

خلاصه داستان

این سریال یک داستان عاشقانه تراژیک بین اولین خواننده چوسان یون شیم دوک و نمایشنامه نویس نابغه کیم وو جین را به تصویر میکشد.

بازیگران

لی جونگ سوک در نقش کیم وو جین

(دهن لق، وقتی تو خواب بودی، پری وزنه برداری کیم بوک جو، دبلیو، پینوکیو، میتونم صدات رو بشنوم، مدرسه 2013، پرنسس دادستان)

شین هه سان در نقش یون شیم دوک

(آقای ملکه، آخرین ماموریت فرشته: عشق، هنوز 17، زندگی طلایی من، افسانه دریای آبی، اوه روح من، مدرسه 2013)

کیم میونگ سو در نقش کیم سونگ گیو

پارک سون می در نقش جونگ چوم هیو

کیم وون هه در نقش یون سوک هو

هوانگ یونگ هی در نقش کیم سی

گو بو گیول در نقش یون سونگ دوک

شین جه ها در نقش یون کی سونگ

تولید

اولین خوانش فیلمنامه در 27 مارس 20 انجام شد. فیلمبرداری در اواخر آوریل 20 آغاز شد.

شین هه سان و لی جونگ سوک که قبلا در سریال مدرسه 2013 شبکه KBS همبازی بودند، دوباره در این سریال همکاری کردند.

ریتینگ

بیشترین در کره: 7.8 درصد

کمترین در کره: 4.7 درصد

بیشترین در سئول: 8.9 درصد

کمترین در سئول: نا مشخص

منتظر نظراتتون راجب این سریال هستم

زندگی در تاریخ.ایران.کره


امروز نقد سریال دهن لق big mouth رو براتون آوردم. سریالی که در سال 2022 خیلی معروف و پرطرفدار شد و تونست ریتینگ بالایی رو چه در کره و چه در سراسر جهان بدست بیاره.

داستان سریالی درباره وکیلی به اسم پارک پانگ هو ئه که هیچکدوم از پرونده هاش رو نبرده و بین مردم به لاف زن معروفه. حالا این وکیل دست و پا چلفتی به طور اتفاقی با خلافکار بزرگ کره، موش بزرگ اشتباه گرفته میشه و به زندان می افته. زن پارک چانگ هو، گو می هو که یه پرستاره سعی میکنه شوهرش رو از این اتهام مبرا کنه.

خب قبل از همه چی دوست دارم به اسم سریال بپردازم. اسم خلافکار سریال big mouse ئه و اسم مستعار پارک چانگ هو big mouth بود. از نظر تلفظ شبیه هم هستن. ولی در واقع معانی جداگانه ای دارن.

همونطور که میدونید ژانر این سریال معمایی هست و یکی از بزرگترین معماهای سریال این بود که بیگ موس واقعی کیه؟ در طول سریال حدس های زیادی میزدیم و اونقدر ذهنمون درگیر شده بود که به همه ی نقش ها چه فرعی چه اصلی، شک داشتیم. بیشترین هیجان سریال به خاطر همین معما بود. ولی حتی بعداز اینکه بیگ موس مشخص شد سریال بازهم هیجان خودش رو حفظ کرد و توی اوج موند. معماها و رازهای زیادی به وجود اومدن که مانع از افت ریتم سریال شدن.

نکته ی بعدی بازی عالی و دیدنی لی جونگ سوک بود. من اولین بار توی آهنگ مرگ دیدمش و از اون جا به بعد فنش شدم. توی این سریال هم سنگ تموم گذاشت و ترد. اون گریه هاش، نگاه های بغض دارش، خنده های پر معنیش و عشقش به زنش که برای محافظت ازش دست به هر کاری میزد، حقا که دیدنی بودند.

و همینطور ایم یونا که مهارت بازیگریش رو ثابت کرد چقدر خوب نقش یه زن عاشق رو بازی کرد که برای مبرا کردن شوهرش پابه هر خطری میذاشت.

نکته ی بعد اینکه در طول سریال سوال های زیادی وجود داشتن که هنوز هم بی جواب موندن.

از جمله اینکه توی آزمایشگاه مخفی بیمارستان چی بود؟

پسر اوروشین که توی سریال اسمی ازش اومد چیشد؟ چرا نشونش ندادن؟

*اسپویل

و اینکه به این کار ندارم چرا می هو مرد چون پایین مفصل درباره اش گفتم ولی اون زندانیه که سرطان خون داشت کلی طول کشید تا بمیره ولی می هو بعد چند روز مرد و بدتر از همه اینکه چوی دو ها درجا مرد. آخه این دیگه چه منطقیه؟ خو همشون که سرطان خون داشتن

*پایان اسپویل

هرچند اول سریال نوشته بودن این سریال تخیلیه و واقعیت نداره ولی شخصیت های این سریال رو میتونیم توی واقعیت هم ببینیم. مثلا وقتی که اون وی آی پی ها از دادگاه تبرئه میشدن یا شخصیت چوی دو ها که کارهای کثیفی انجام میداد و کلی آدم قربانی میشدن و ککش هم نمیگزید.

و واسه پایان فقط این جمله رو واسه کسایی که سریال رو ندیدن میگم و بقیه اش اسپویله. همونطور که گفتم این سریال ممکنه در دنیای واقعی هم اتفاق بیفته پس نباید انتظار داشته باشیم در آخر حق به حق دار برسه و عدالت برقرار بشه. 

بقیه اش اسپویله

*اسپویل

گویا نویسنده دوتا پایان برای سریال در نظر گرفته بود ولی یهویی نظرش عوض شد و پایان رو تغییر داد. وایه همین کل ماجراهای سریال رو توی 15 دقیقه آخر جمع کرد.

اصلا مرگ چوی دو ها خوب نبود. اون باید خیلی بیشتر از این زجر میکشید و با درد و رنج می مرد.

بدتر از همه مرگ می هو بود. این همه شخصیت توی سریال وجود داشتن چرا فقط باید می هو می مرد؟ چرا فقط اون اضافی بود؟ اصلا اوکی اون مرد ولی چرا چانگ هنو هیچ حسی نداشت؟ شوهری که توی زندان خودشو به آب و آتیش میزد تا زنش آسیبی نبینه، حالا اینجوری با مرگ زنش برخورد میکنه. واقعا با عقل جور در نمیاد.

*پایان اسپویل

در آخر میگم این سریال واقعا هیجان خاصی داره ولی انتظار چندانی نباید از قسمت آخر داشت. اگه قسمت آخر رو از سریال حذف کنیم یه شاهکار عالی میشه ولی در کل من نمره 8 رو به سریال میدم.

نظرتون راجب این سریال چیه؟

زندگی در تاریخ.ایران.کره


 

 

و بازم مین یانگ توی ژانر تکراری. از بس توی سریال عاشقانه دیدمش دیگه خسته شدم

یه سریال تاریخی یا اکشن ازت میخوام

این سریال امشب به جای آداماس پخش میشه و پخشش هر چهارشنبه و پنجشنبه ادامه داره

عکس های بعدی، از سریال امپراطوری قانون

زندگی در تاریخ.ایران.کره


سریال دو بونگ سون زن قوی جزو سریالهای پر طرفدار سه چهار سال اخیره که چه توی کره چه توی سراسر جهان طرفداران زیادی بدست آورده. توی این سریال کمدی عاشقانه بازیگران معروف و نامدار زیادی بازی کردن: پارک هیون شیگ، پارک بویونگ، کیم جی سو و . .

این دراما داستان یه دختر قوی، به اسم دو بونگ سون رو روایت میکنه که قدرت ماوراطبیعی داره که این قدرت توی ن خانواده اشون ارثیه. دو بونگ سون برای حفظ امنیتش مجبوره قدرتش رو از بقیه مخفی نگه داره و دوست داره که یه زندگی عادی داشته باشه.

یه روز که دو بونگ سون درحال کمک کردن به یه مرده و با چندی از اراذل میجنگه، آن مین هیوک، مدیرعامل شرکت اینسافت اونو میبینه و متوجه میشه که قدرت ماوراء بشری داره. آن مین هیوک هم از طرف بعضی افراد مشکوک تهدید میشه واسه همین دو بونگ سون رو به عنوان محافظش استخدام میکنه.

 

اول از همه دوست دارم به بازی بازیگران بپردازم

پارک هیون شیک: یکی از بهترین بازیگرهای مرد کره هست که با سریال شادی باهاش آشنا شدم. بازیش اینجا عالی بود به خصوص خنده هاش. میمک صورتش و همینطور حالات چهره اش که چقدر خوب احساساتش رو نشون میدادن.

 

پارک بویونگ: و بازیگر کیوت و دوست داشتنی خودم. آخ که چقدر قند عسله این دختر با اون خنده های شیرین و صدای نازش. هر وقت اونو میبینم خنده روی لبام میاد از بس پر از شادی و انرژی ئه. اینجا خیلی جوونتر بوده و موهای کوتاهش هم کیوت بودن.

 

کیم جی سو: بازیگر نقش دوم مرد. راستش سریالهای زیادی ازش دیدم ولی اینجا قیافه اش یه جوری بود. اصلا ازش حس نمیگرفتم. به نظرم به جی سو نقش های شر و شیطون مثل نقشش توی طلوع ماه در رودخانه، بیشتر میاد تا این جور نقش های جدی و پلیسی.

 

و برسیم به روند سریال

میدونید که کیدراما اصل و نسبش از کلیشه ست و دو بونگ سون هم وسطاش خیلی کلیشه و خسته کننده شد. دشتگیر کردن خلافکار رو خیلی طولش دادن درحالیکه زودتر و بهتر میتونستن سر و تهشو هم بیارن. حتی به نظرم 16 قسمت برای این سریال زیاد بود.

 

نویسنده انواع حس ها رو توی سریال گنجونده بود. مثلا عاشقانه، رمانتیک، هیجانی، شادی، استرس و حتی ترس. ولی واقعا پیوند و ربط دادنشون اونقدر خوب و قوی نبود. مثلا سر یه صحنه غم و گریه و استرس بود و نزدیک بود بمیرن ولی یه دفعه سریال میپرید به اوقات رمانتیک و شاد و جاییکه نقش های اصلی تو بغل همن. کیدراما سریالهای زیادی داره که سکانسی ترسناک، یه سکانس کمدی و سکانس بعدی عاشقانه هست و خیلی هم خوب پیوند داده شدن و بیننده رو زده نمیکنن.

 

این سریال شخصیت زن محور داشت و برعکس بیشتر کیدراما ها، اینبار دختره از پسره مراقبت و محافظت میکنه و قدرت ماوراءطبیعی داره که خیلی این ایده رو دوست داشتم. الخصوص جنگ و دعواهای دو بونگ سون با شرخرا و نفله کردنشون :)

 

بهترین سکانس از نظرم همونجایی بود که دو بونگ سون با اونهمه آدم توی اون انبار جنگید و همونجاهم مین هیوک فهمید که اون بوده جونشو نجات داده.

 

او اس تی ها هم حال خوب کن و باحال بودن و ازشون لذت بردم.

 

یه خبری هم بدم. چین ورژن چینی این سریال رو امسال درست کرد که اسمش بادیگار بانمک Cute Bodyguard ئه. حالا دقیقا ماجراها شبیه نسخه کره ای نیستن ولی کلیات داستان شبیه دو بونگ سون زن قوی ئه. این خبر رو برای طرفداران سریال گفتم.

 

و در آخر نمره ی من به این سریال با احترام به تمامی طرفدارانش، 7.25 از 10 هست.

 

خوشحال میشم نظرات شما رو هم راجب این سریال بدونم

زندگی در تاریخ.ایران.کره


به نقد و بررسی سریال شادی خوش اومدین. یه سریال 12 قسمتی ساخته ی سال 2021 با بازی هان هیو جو و پارک هیونگ شیک.

این سریال هیجانی حول بیماری جدیدی هست که مردم مثل سگ ها میل به گاز گرفتن و خوردن خون انسانها دارن. که این بیماری به هاری انسانی معروفه و کل کشور کره رو در انزوا و قرنطینه میبره.

یون سه بوم در گردان ویژه کار میکنه و جونگ یی هیون هم کارآگاه پلیسه. یی هیون با مورد قتلی روبه رو میشه که مجرم بدون صلاح فرد رو کشته. و بعداز اون موردهای قتل بیشتری شبیه این مورد به وجود میان و بیماری هاری انسانی رواج پیدا میکنه.

این بیماری از ساختمونی شروع میشه که سه بوم و یی هیون توش زندگی میکنن. حالا این دو نفر سعی در مهار این بیماری و محافظت از اهالی ساختمون هستن.

میرسیم به نقد سریال

هیجان و غیر قابل پیش بینی بودن سریال خیلی قشنگ بود. علمی تخیلی، جنایی و معمایی بودنش هم که عالی بود. این چند عنصر زیبا در کنار عاشقانه ای به دور از کلیشه پیش میرفتند.

ایده ی بیماری این سریال جدید بود. شاید خیلیا بگن زامبی ئه و چیش عجیبه ولی در وافع این بیماری کاملا با زامبی فرق داره. بیماری جنون انسانی که جهش یافته تر از زامبیه. زامبی ها رو نهایت میشه تشخیص داد ولی این بیماری بیشتر جهش یافته بود و طرف مقابل و فرد مبتلا میتونست پنهانش کنه. و اینجاست که بحث اعتماد به دیگران وسط میاد و باید فقط به خودت اعتماد کنی اگر میخوای که نحات پیدا بکنی. نکته ای زیبا که این سریال بهش اشاره کرده بود.

یکی از نقص های سریال بودجه ی کم بود و بیشتر ماجراها در یک فضای بسته اتفاق می افتادن. ولی خوشبختانه با داستانهای مختلف توی سریال تونسته بودن این کاستی که یه لوکیشن هست رو تا حدودی پوشش بدن.

این سریال هم کارگردانی عالی داشت هم بازیگرانی خیلی عالی که تک تک در خودشون درخشیدن. کشش داستان خیلی خوب بود و به نظرم 12 قسمت براش کافی بود و اگه بیشتر بود قطعا کلیشه میشد. خوشحالم که حداقل پایان این سریال رو خوب و منطقی و در واقع امیدوار کننده برای آینده ی جامعه بشریت ساختن. حالا با این هم موافقم که قسمت آخر عجله ای شد ولی حداقلش منطقی تمومش کردن.

لحن کمدی شدیدا سیاه و کنایه آمیز قسمت آخروسط اون بلبشوی وحشتناک خیلی نظرم رو جلب کرد. اون مدلی که هی سعی میکردن خانم طبقه رویالیه رو شکل زامبی نشون بدن واقعا بامزه بود و خیلی شیک و هوشمندانه جا افتاده بود.

بخش زیادی از سریال حاوی ترس برای بیننده بود و شاید کسانی که روحیه ضعیفی دارن قادر به دیدن این سریال و سکانس هاش نباشن.

ولی واقعا از روابط و عاشقانه های یی هیون و سه بوم در چند قسمت آخر لذت بردم. این دو نفر خیلی شیمی خوبی داشتن.

هرچند من فن هان هیو جو نیستم و سریال هاش رو دنبال نمیکنم اما از حق نگذرم توی این سریال خیلی خفن ظاهر شد. واقعا شیوه و نقشش نسبت به سریالهای قبلیش متفاوت بود.

در آخر شادی نشون دهنده ی وجود خوشبختی در زندگی همه ی ماست و همیشه باید برای آینده امیدوار باشیم چون قطعا یه روزی روزنه ی امید به روی درهای بسته ی زندگیمون باز میشه.

سریال شادی از من نمره 8.75 رو میگیره و جزو یکی از پر بحث ترین سریالهای 2021 معرفیش میکنم.

نظرتون راجب این سریال چیه؟

نقد بعدی، از سریال دو بونگ سون زن قوی

زندگی در تاریخ.ایران.کره


آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ریست مگ | ResetMag امپراطوری گوگوریو آشفته از همه جا hafez112 نام هاي ماندگار موسيقي سنتي ايران یادداشتهای سردار نمایندگی بومرنگ scholarchipforiranians wink72